1. The thermometric lag mainly depends on the properties of protective sheath, and the thermal parameter of the sensor can be regarded as a constant.
[ترجمه ترگمان]تاخیر thermometric عمدتا به ویژگی های غلاف محافظ بستگی دارد و پارامتر حرارتی حسگر می تواند به عنوان یک ثابت در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]تأخیر دماسنج عمدتا به خواص محافظ محافظ بستگی دارد و پارامتر حرارتی سنسور می تواند به عنوان یک ثابت در نظر گرفته شود
2. A thermometric model is established and proved by experiment. After researching many Multiplexing technologies, an anti-crosstalk method is given.
[ترجمه ترگمان]یک مدل thermometric ایجاد شده و با آزمایش اثبات شده است بعد از تحقیق درباره بسیاری از فن آوری های Multiplexing، یک روش anti به اشتراک گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]یک مدل ترمومتریک با استفاده از آزمایش ثابت می شود پس از تحقیق از بسیاری از تکنولوژی های Multiplexing، روش ضد تداخل داده می شود
3. The utility model relates to a thermometric shower nozzle capable of measuring and displaying water temperature.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی مربوط به نازل بارانی thermometric است که قادر به اندازه گیری و نمایش درجه حرارت آب می باشد
[ترجمه گوگل]مدل ابزار مربوط به یک نازل حمام دماسنج است که قادر به اندازه گیری و نمایش دمای آب است
4. Helium gas was the thermometric fluid.
[ترجمه ترگمان]گاز هلیم، مایع thermometric بود
[ترجمه گوگل]گاز هلیوم مایع ترمومتری بود
5. Development of Automatic Thermometric control system of ground air conditioner vehicle for Airplane is being described.
[ترجمه ترگمان]توسعه سیستم کنترل اتوماتیک وسایل تهویه هوا برای هواپیما در حال توصیف است
[ترجمه گوگل]توسعه سیستم کنترل اتوماتیک ترمومتریک هواپیما برای هواپیما زمین توصیف شده است
6. So this thermometric indicator instrument has been developed for the collection of the hole temperature information.
[ترجمه ترگمان]بنابراین این ابزار شاخص thermometric برای جمع آوری اطلاعات دمای حفره ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]بنابراین این ابزار نشانگر دماسنجی برای جمع آوری اطلاعات دماسنج سوراخ شده است
7. The thermometric shower nozzle has the advantage that the shower water temperature can be rapidly known.
[ترجمه ترگمان]نازل حمام thermometric دارای این مزیت است که دمای آب حمام می تواند به سرعت مشخص شود
[ترجمه گوگل]نازل حمام ترمومتری دارای مزیتی است که دمای آب دوش می تواند به سرعت شناخته شود
8. Meanwhile, the thermometric rising and the rigidity decreasing are the factors, too.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، thermometric افزایش می یابد و سفتی که در حال کاهش است نیز عواملی هستند
[ترجمه گوگل]در ضمن، افزایش دما و کاهش سختی نیز عوامل هستند
9. A lot of data got by field thermometric take good effect in directing cycle-cooling and optimization of pouring.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اطلاعات به دست آمده توسط thermometric میدان، تاثیر خوبی در جهت گیری چرخه ای - خنک سازی و بهینه سازی تولید دارند
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی از داده ها با استفاده از ترمودینامیکی میدان اثر خوب در هدایت چرخه خنک کننده و بهینه سازی ریختن
10. AD590 is an amperometric integrated thermometric sensor, being with better linearity, stability and reliability.
[ترجمه ترگمان]AD۵۹۰ یک حسگر thermometric یکپارچه با قابلیت خطی بهتر، پایداری و قابلیت اطمینان است
[ترجمه گوگل]AD590 یک سنسور دماسنج یکپارچه سنج است که دارای خطی، پایداری و قابلیت اطمینان است
11. Analyzing the heat transfer of thermometric sensor for liquid steel, a relevant finite element model is developed for the sensor.
[ترجمه ترگمان]تحلیل انتقال حرارت سنسور thermometric برای فولاد مایع، یک مدل آلمان محدود مربوطه برای سنسور ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]برای تجزیه و تحلیل انتقال حرارت سنسور دماسنج برای فولاد مایع، یک مدل عنصر محدود برای این سنسور طراحی شده است
12. Welding environment is very bad. Radiant thermometric method can not accurately measure the temperature.
[ترجمه ترگمان]محیط جوشکاری بسیار بد است روش thermometric Radiant نمی تواند به طور دقیق دما را اندازه گیری کند
[ترجمه گوگل]محیط جوشکاری بسیار بد است روش ترمومتر تابشی نمی تواند درجه حرارت را دقیقا اندازه گیری کند
13. Predicted the abnormal geothermal distribution area using hydrogeochemical geothermal thermometric scale of SiO2 and predirect temperature test in wells.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از hydrogeochemical زمین گرمایی غیر عادی، از مقیاس thermometric geothermal geothermal of و تست درجه حرارت predirect در چاه ها استفاده شده است
[ترجمه گوگل]منطقه توزیع زمین گرمایی غیر طبیعی را با استفاده از مقیاس حرارت سنجی هیدروژئوشیمیایی SiO2 و آزمایش دمای پیش تعیین شده در چاه پیش بینی کرد
14. The authors describe in this article the construction of their newly- developed thermometric sensor,(Sentence dictionary) its working principle and the measures they take to improve its performance.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان در این مقاله ساختار سنسور newly توسعه یافته خود (فرهنگ لغت جمله)و معیارهای آن ها برای بهبود عملکرد آن را شرح می دهند
[ترجمه گوگل]نویسندگان در این مقاله، ساختن سنسور دماسنجی جدید خود را، (Dictionary of sentences) اصل کار و اقداماتی که برای بهبود عملکرد آن انجام می دهند، توصیف می کند
15. Moreover, a detailed discussion is made on the flaw due to applying separable components or elements to thermometric systems for vacuum metallurgy plant.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک بحث مفصل در مورد عیب به دلیل اعمال اجزای قابل تفکیک یا عناصر به سیستم های thermometric برای کارخانه متالورژی خلا ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بحث مفصل در مورد نقص در اثر استفاده از اجزای جداسازی شده یا عناصر به سیستم های ترمومتریک برای کارخانه متالورژی خلاء ساخته شده است