1. Charity shops and jumble sales welcome usable clothes.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های خیریه و فروش از لباس های قابل استفاده استقبال کردند
[ترجمه گوگل]مغازه های خیریه و فروش عجیب و غریب لباس های قابل استفاده قابل استفاده است
2. The bike is rusty but usable.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه زنگ زده اما قابل استفاده است
[ترجمه گوگل]دوچرخه زنگ زده اما قابل استفاده است
3. How can we display this data in a usable form?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توانیم این داده ها را به شکل قابل استفاده به نمایش بگذاریم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانیم این داده ها را در فرم قابل استفاده قرار دهیم؟
4. The manuscript might be usable if the author could fill it out a little.
[ترجمه ترگمان]اگر نویسنده بتواند آن را کمی پر کند ممکن است دست نوشته قابل استفاده باشد
[ترجمه گوگل]این مقاله ممکن است قابل استفاده باشد اگر نویسنده بتواند کمی آن را پر کند
5. Half of the island's population has no usable English.
[ترجمه ترگمان]نیمی از جمعیت جزیره هیچ انگلیسی قابل استفاده ندارد
[ترجمه گوگل]نیمی از جمعیت این جزیره زبان انگلیسی قابل استفاده نیست
6. The specific software is also usable in other areas of research.
[ترجمه ترگمان]نرم افزار خاص در سایر حوزه های پژوهش نیز قابل استفاده است
[ترجمه گوگل]نرم افزار خاص نیز در سایر زمینه های تحقیقاتی قابل استفاده است
7. A refining process is used to extract usable fuel from crude oil.
[ترجمه ترگمان]فرآیند تصفیه برای استخراج سوخت قابل استفاده از نفت خام مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]فرآیند پالایش برای استخراج سوخت قابل استفاده از نفت خام استفاده می شود
8. The computer language involved was readily usable.
[ترجمه ترگمان]زبان کامپیوتر به راحتی قابل استفاده بود
[ترجمه گوگل]زبان کامپیوتری درگیر بود که قابل استفاده بود
9. A bad burn could mean no usable clinker and hence no pay.
[ترجمه ترگمان]سوختگی بد می تواند به معنی هیچ کلینکر مفید نباشد و از این رو پرداخت نخواهد شد
[ترجمه گوگل]سوختگی بد می تواند کلینکر قابل استفاده باشد و از این رو هیچ پرداختی ندارد
10. Also old but usable Jazz Bass hard case.
[ترجمه ترگمان]همچنین قدیمی اما قابل استفاده به سبک جاز
[ترجمه گوگل]همچنین قدیمی مورد استفاده در جاز باس سخت مورد استفاده قرار می گیرد
11. They are usable by any member of staff when not required by students.
[ترجمه ترگمان]آن ها توسط هر عضو پرسنل در زمان مورد نیاز دانش آموزان قابل استفاده هستند
[ترجمه گوگل]آنها توسط هر عضو کارآموز قابل استفاده می باشند زمانی که دانشجویان نیازی به آن ندارند
12. This includes usable samples of the various macro commands.
[ترجمه ترگمان]این شامل نمونه های قابل استفاده از فرمان های ماکرو مختلف است
[ترجمه گوگل]این شامل نمونه های قابل استفاده از دستورات مختلف ماکرو است
13. Moreover, the computer language involved was readily usable by staff with limited computer experience.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، استفاده از زبان کامپیوتر به راحتی توسط کارکنان با تجربه محدود کامپیوتر قابل استفاده بود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، زبان کامپیوتری در این زمینه به آسانی قابل استفاده توسط کارکنان با تجربه کامپیوتر محدود است
14. The refinery turns crude oil into usable products such as gas and tar.
[ترجمه ترگمان]پالایشگاه نفت خام را به محصولات قابل استفاده مانند گاز و قیر تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]این پالایشگاه نفت را به محصولات قابل استفاده مانند گاز و قیر تبدیل می کند