1. This untutored mathematician had an obsession with numbers.
[ترجمه ترگمان]این ریاضیدان تعلیم نیافته یک وسواس با اعداد داشت
[ترجمه گوگل]این ریاضیدان بی رقیب، عجیب و غریب بود
2. To the untutored eye, all these butterflies look the same.
[ترجمه ترگمان]به نظر می آمد که همه این پروانه ها شبیه به هم هستند
[ترجمه گوگل]برای چشم غیرممکن، همه این پروانه ها یکسان هستند
3. To the untutored ear, this music sounds as if it might have been written by Beethoven.
[ترجمه ترگمان]این موسیقی تا گوش untutored چنین به نظر می رسد که ممکن است نوشته بتهوون باشد
[ترجمه گوگل]به گوش گوش دادن، این موسیقی به نظر می رسد که شاید این نوشته توسط بتهوون نوشته شده باشد
4. You see, to my untutored eye that just looks like a load of random brush strokes and yet it's a very valuable painting.
[ترجمه ترگمان]می بینی، به نظر untutored من که درست شبیه یک مشت ضربه های تصادفی است و با این حال این یک نقاشی گران بها است
[ترجمه گوگل]می بینید، به چشم من بی نظیر که فقط یک بار از سکته های قلم مو به صورت تصادفی به نظر می رسد و با این حال، این یک نقاشی بسیار ارزشمند است
5. To my untutored ear, your voice sounds almost professional.
[ترجمه ترگمان]، به گوش untutored گوش بدم صدات تقریبا حرفه ای بنظر میاد
[ترجمه گوگل]به گوش من بی نظیر صدای شما تقریبا حرفه ای است
6. Modern art is directed at a public largely untutored in the fine arts amidst a rapid expansion of the means of communication.
[ترجمه ترگمان]هنر مدرن به طور گسترده به سمت عامه مردم در هنرهای زیبا در میان گسترش سریع وسایل ارتباط آموزش داده می شود
[ترجمه گوگل]هنر مدرن در میان گسترش سریع وسایل ارتباطی به یک عموم مردم در هنرهای زیبا متوسل شده است
7. This untutored mathematician has an obsession with numbers.
[ترجمه ترگمان]این ریاضیدان تعلیم نیافته یک وسواس با اعداد دارد
[ترجمه گوگل]این ریاضیدان ناپایدار عجیب و غریب است
8. The selfish comes from the childish and untutored thought and body.
[ترجمه ترگمان]تعلیم و تربیت کودکان و تعلیم و تربیت کودکان و تعلیم و تربیت کودکان و تعلیم و تربیت کودکان و تعلیم و تربیت کودکان را به خود جلب کرده بود
[ترجمه گوگل]خودخواهانه از اندیشه و بدن کودکانه و بی نظیر می آید
9. That she might think me untutored youth.
[ترجمه ترگمان]که ممکن است از دوران جوانی به من یاد بدهد
[ترجمه گوگل]او ممکن است جوانان من را نادیده بگیرد
10. How could an untutored, untravelled glover's son from hickville, the argument goes, understand kings and courtiers, affairs of state, philosophy, law, music—let alone the noble art of falconry?
[ترجمه ترگمان]چگونه ممکن است یک پسر untutored به نام untravelled s از hickville، شاهان و درباریان، امور دولت، فلسفه، قانون، موسیقی، و موسیقی اصیل of را درک کند؟
[ترجمه گوگل]استدلال می کند که پسر ناخودآگاه و ناخودآگاه چقدر از هیکویل می تواند درک کند که پادشاهان و پیمانکاران، امور دولت، فلسفه، قانون، موسیقی، بجز هنری شریف از سحر و جادو؟
11. It is good to see wisdom from an untutored barbarian.
[ترجمه ترگمان]دیدن حکمت از یک بربر untutored خوب است
[ترجمه گوگل]خوب است که خرد را از یک بربری بی نظیر ببینیم
12. The most untutored person with passion is more persuasive than the most eloquent without.
[ترجمه ترگمان]The فرد تعلیم نیافته با شور و شوق بسیار persuasive از فصاحت و فصاحت است
[ترجمه گوگل]شخص بی نظیری که با شور و اشتیاق روبرو است، بسیار متقاعد کننده تر از بی صداتر است
13. He had only untutored strength like a bull in a china shop.
[ترجمه ترگمان]او جز یک گاو نر در یک مغازه چینی به جز یک گاو تعلیم ندیده بود
[ترجمه گوگل]او تنها در یک فروشگاه چین به عنوان یک گاو نر قدرت مطلق را نادیده گرفت
14. They had left school at fifteen and were quite untutored in writing.
[ترجمه ترگمان]آن ها در پانزده سالگی مدرسه را ترک کرده بودند و از طریق نویسندگی مجبور به خواندن آن نشده بودند
[ترجمه گوگل]آنها مدرسه را در پانزده سالگی ترک کرده بودند و به صورت کتبی کاملا بی نظیر بودند