کلمه جو
صفحه اصلی

territorialism


معنی : سیستم ارباب ورعیتی، ایجاد حکومت مستقل ناحیهای، کلیسا سالاری
معانی دیگر : نظام اقلیمی، روش اداره ی سرزمین های پهناور، territoriality سیستم ارباب ورعیتی

انگلیسی به فارسی

( territoriality ) سیستم ارباب ورعیتی، ایجاد حکومت مستقل ناحیه ای، کلیسا سالاری


territorialism، سیستم ارباب ورعیتی، ایجاد حکومت مستقل ناحیهای، کلیسا سالاری


مترادف و متضاد

سیستم ارباب ورعیتی (اسم)
territorialism, territoriality

ایجاد حکومت مستقل ناحیه ای (اسم)
territorialism, territoriality

کلیسا سالاری (اسم)
territorialism, territoriality


کلمات دیگر: