1. the unrest among the workers
آشوب میان کارگران
2. a general unrest
ناراحتی یا آشوب گسترده
3. there was unrest in the country at large
سرتاسر کشور دستخوش آشوب بود.
4. The main impulse for the unrest came from extremist Muslims.
[ترجمه ترگمان]انگیزه اصلی ناآرامی ها از سوی مسلمانان تندرو بوجود آمد
[ترجمه گوگل]انگیزه اصلی برای ناآرامی ها از مسلمانان افراطی بود
5. Fearful of continued unrest, the government imposed a state of emergency.
[ترجمه ترگمان]دولت که از ناآرامی مداوم می ترسید، وضعیت اضطراری اعلام کرد
[ترجمه گوگل]دولت ناآرامی های ناگهانی، دولت اضطراری را تحمیل کرد
6. There is growing unrest throughout the country.
[ترجمه ترگمان]ناآرامی در سراسر کشور در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]در سراسر کشور ناآرامی رو به رشد است
7. The government failed to stifle the unrest.
[ترجمه ترگمان]دولت نتوانست ناآرامی ها را سرکوب کند
[ترجمه گوگل]دولت نتوانست نا آرامی را خفه کند
8. The real danger is civil unrest in the east of the country.
[ترجمه ترگمان]خطر واقعی ناآرامی های مدنی در شرق کشور است
[ترجمه گوگل]خطر واقعی ناآرامی های مدنی در شرق کشور است
9. The regime was fatally weakened by the unrest and violence.
[ترجمه ترگمان]این رژیم به دلیل ناآرامی ها و خشونت ها به شدت تضعیف شد
[ترجمه گوگل]رژیم با ناآرامی و خشونت به طرز فجیعی تضعیف شد
10. As the unrest continued, the death toll rose .
[ترجمه ترگمان]با ادامه ناآرامی ها، آمار تلفات افزایش یافت
[ترجمه گوگل]با ادامه ناآرامی، تعداد تلفات افزایش یافت
11. The protests were the biggest show of social unrest since the government came to power.
[ترجمه ترگمان]این اعتراض ها بزرگ ترین نمایش ناآرامی اجتماعی بودند، چرا که دولت به قدرت رسید
[ترجمه گوگل]اعتراضات بزرگترین نمایش ناآرامی های اجتماعی از زمانی که دولت به قدرت رسید
12. The unrest has cast a pall over what is usually a day of national rejoicing.
[ترجمه ترگمان]ناآرامی بر سر آنچه معمولا یک روز شادی ملی است، سایه انداخته است
[ترجمه گوگل]ناآرامی ها بیش از آن چیزی است که معمولا روز شادی ملی است
13. There could be more unrest, but I wouldn't exaggerate the problems.
[ترجمه ترگمان]ممکن است ناآرامی بیشتری وجود داشته باشد، اما من در مورد مشکلات اغراق نمی کنم
[ترجمه گوگل]ناآرامی های بیشتری وجود دارد، اما من مشکلات را تحقیر نخواهم کرد
14. Community unrest is rapidly approaching the flashpoint.
[ترجمه ترگمان]ناآرامی اجتماعی به سرعت در حال نزدیک شدن به نقطه اشتعال است
[ترجمه گوگل]ناآرامی های جامعه به سرعت به نقطه ی فلاش تبدیل می شود
15. There are growing signs of more broadly-based popular unrest.
[ترجمه ترگمان]نشانه های فزاینده ای از ناآرامی های عمومی بیش از حد در حال رشد وجود دارد
[ترجمه گوگل]نشانه های رو به رشدی از ناآرامی های عمومی گسترده ای وجود دارد