کلمه جو
صفحه اصلی

scuff


معنی : خراش، صدای خراش، ساییدن، با مشت حمله کردن، کلش کلش کردن
معانی دیگر : (با کفش یا پا به کف اتاق یا زمین) مالیدن، خراشاندن، پامال کردن، کثیف کردن، (کفش) ساییدگی پیدا کردن، (کفش یا پا را) روی زمین کشیدن، محل ساییدگی (در کفش یا کف اتاق و غیره)، صدای مالیدن کفش (بر زمین)، فرسایش، مشت خوردن

انگلیسی به فارسی

صدای خراش، خراش، فرسایش، ساییدن، کلش کلش کردن،بامشت حمله کردن، مشت خوردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: scuffs, scuffing, scuffed
(1) تعریف: to drag the feet along while walking; shuffle.

(2) تعریف: to be or come to be damaged in appearance by scraping.

- These soft shoes scuff easily.
[ترجمه ترگمان] این کفش های نرم به راحتی به هم می خورد
[ترجمه گوگل] این کفش های نرم به راحتی می شود
فعل گذرا ( transitive verb )
(1) تعریف: to scrape (something) using the foot.

(2) تعریف: to damage the appearance of by scraping.
مشابه: scrape
اسم ( noun )
(1) تعریف: part of a surface whose appearance has been damaged by scuffing.
مشابه: fray

(2) تعریف: a variety of flat slipper without a back.

• scratching or scraping sound; act of scratching or scraping; flat-heeled slipper that covers only the toes; abrasion, scratch mark, mark caused by scuffing
walk while dragging one's feet; scratch, cause an abrasion; become scratched or abraded
if you scuff your feet, you drag them along the ground when you walk.

مترادف و متضاد

خراش (اسم)
abrasion, attrition, scratch, scrape, scuff, graze, rift, chafe, chap, scab, scotch

صدای خراش (اسم)
scuff

ساییدن (فعل)
grind, abrade, rub, gnaw, pulverize, wear away, scuff, chafe, fray, grate, file, levigate, corrade, erode, pound, rub out, triturate, wear up

با مشت حمله کردن (فعل)
scuff

کلش کلش کردن (فعل)
scuff

جملات نمونه

1. people who scuff their feet wear out their shoes faster
کسانی که پای خود را برزمین می کشند کفش های خود را زودتر کهنه می کنند.

2. Scuff marks from shoes are difficult to remove.
[ترجمه ترگمان]حذف علائم scuff از کفش ها دشوار است
[ترجمه گوگل]علائم ناخوشایند از کفش ها برای حذف سخت است

3. Have you got anything for getting rid of scuff marks on shoes?
[ترجمه ترگمان]چیزی برای خلاص شدن از روی پاش داری؟
[ترجمه گوگل]آیا چیزی برای خلاص شدن از علامت های ناگهانی در کفش دارید؟

4. If you scuff like that, you'll wear the heels out.
[ترجمه ترگمان]اگه این طوری حرف بزنی، پاشنه کفش پاشنه بلند می پوشی
[ترجمه گوگل]اگر این کار را بکنید، پاشنه ها را می پوشید

5. Constant wheelchair use will scuff almost any floor surface.
[ترجمه ترگمان]استفاده از ویلچر ثابت تقریبا به هر سطح زمین تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]استفاده از صندلی چرخدار ثابت تقریبا به هر سطح کف دست زدن می کند

6. Smooth away dead skin cells using our Lip Scuff before applying Wild Cherry Lip Butter.
[ترجمه ترگمان]پیش از استفاده از لبه ای our به نام Lip Cherry، سلول های مرده پوست را با استفاده از لیپ لیپ به راه بیندازید
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده از کرم لب وحشی، گیاهان پوستی مرطوب را با استفاده از لوسیون لب خود اصلاح کنید

7. Position scuff plate on sill and snap into place.
[ترجمه ترگمان]Position روی درگاه رو جمع کن و به جای دیگه برو
[ترجمه گوگل]محل قرار گیری پاشنه بر روی آینه و ضربه محکم و ناگهانی به محل

8. The rear door scuff plate is attached with molded - in snap retainers.
[ترجمه ترگمان]در پشت در \"scuff\" با استفاده از retainers snap ساخته شده است
[ترجمه گوگل]صفحه عقب درب عقربه ای با قالب دار - در نگهدارنده ضربه محکم و ناگهانی متصل است

9. If you scuff a shoe, he reveals, "A Sharpie the color of your shoe can save the day!"
[ترجمه ترگمان]او نشان می دهد که اگر شما یک کفش بخرید، رنگ کفش شما می تواند روز را ذخیره کند! \"
[ترجمه گوگل]اگر کفش را بچرخانید، نشان می دهد که 'یک رنگ پوست شما می تواند روز را نجات دهد!'

10. Wear and scuff simulation tests, and measurement techniques, including condition monitoring.
[ترجمه ترگمان]از تست های شبیه سازی و تکنیک های اندازه گیری، از جمله نظارت بر شرایط استفاده کنید
[ترجمه گوگل]تست های شبیه سازی پوشیدنی و تکه تکه کردن و تکنیک های اندازه گیری، از جمله نظارت بر وضعیت

11. Some scuff marks but very minors.
[ترجمه ترگمان]بعضی از علامت های غیر قانونی، اما خیلی کم سن و سال
[ترجمه گوگل]بعضی از اسکناسها، اما بسیار جوان هستند

12. If you scuff ( your feet ) like that, you'll wear the heels out.
[ترجمه ترگمان]اگر سر و پای خودت را خراب کنی، حتما کفش پاشنه بلند می پوشی
[ترجمه گوگل]اگر پاها را شل کنید، پاشنه ها را می پوشید

13. He seized Smith by the scuff of the neck and kicked him vaguely.
[ترجمه ترگمان]او گردن Smith را گرفت و به طرز مبهمی به او لگد زد
[ترجمه گوگل]او اسمیت را با دست و پا زدن گردن گرفت و او را مبهم لگد زد

14. Don't scuff your shoes.
[ترجمه ترگمان]کفش هات رو خراب نکن
[ترجمه گوگل]کفش های خود را از دست ندهید

children scuffed the carpet with muddy shoes

بچه‌ها با کفش‌های گلی فرش را پامال کردند


a badly scuffed stairway

پلکانی که در اثر رفت و آمد خیلی خراشیده شده است


The heels of his shoes are completely scuffed.

پاشنه‌ی کفش‌های او کاملاً ساییده شده است.


People who scuff their feet wear out their shoes faster.

کسانی که پای خود را برزمین می‌کشند، کفش‌های خود را زودتر کهنه می‌کنند.


the scuffs on the heels of his shoes

ساییدگی پاشنه‌ی کفش‌های او


پیشنهاد کاربران

زخمی شدن کفش

ساییده شدن کفش به چیزی و باعت ازبین رفتن ان یا گرفتن رنگ ان چیز.

بَرسایش؛ کشیده شدن دو سطح خشک از روی هم با فشار زیاد که معمولاً باعث ساییده گی و رفته گی هر دو سطح یا یکی از آنها می شود.


کلمات دیگر: