کلمه جو
صفحه اصلی

textual


معنی : لفظی، متنی، مربوط به متن یا نص
معانی دیگر : وابسته به متن، وابسته به نسخه ی اصلی، در متن

انگلیسی به فارسی

مربوط به متن یا نص، لفظی، متنی


متنی، لفظی، مربوط به متن یا نص


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to words, pertaining to text
textual means relating to the way a work of literature is written; a technical term.

صفت ( adjective )
مشتقات: textually (adv.)
(1) تعریف: of, in, or relating to a text.

(2) تعریف: based on a text.

مترادف و متضاد

لفظی (صفت)
verbal, literal, vocabular, textual, textuary

متنی (صفت)
textual, textuary

مربوط به متن یا نص (صفت)
textual

جملات نمونه

1. Textual analysis identified the author as Shakespeare.
[ترجمه ترگمان]تحلیل Textual نویسنده را به عنوان شکسپیر شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]تحلیل متنی نویسنده را به عنوان شکسپیر شناسایی کرد

2. textual emendations made by the editor.
[ترجمه ترگمان]emendations متنی که توسط سردبیر به چاپ رسیده بود
[ترجمه گوگل]اصلاحات متنی توسط ویرایشگر ساخته شده است

3. What Brooke-Rose does with discursive and textual matter in much of her previous fiction she does here with personae.
[ترجمه ترگمان]چیزی که بروک - رز با discursive و متنی که در بسیاری از داستان های گذشته اش وجود دارد با personae در اینجا زندگی می کند
[ترجمه گوگل]آنچه که بروکو رز با موضوع گفتمانی و متنی در بسیاری از داستان های پیشین او که در اینجا با شخصیت انجام می شود، دارد

4. The standardization of textual requirements was an equally important contribution of the Hague Rules to the certainty of the ocean bill.
[ترجمه ترگمان]استاندارد سازی نیازمندی های متنی، یک سهم مساوی از قوانین لاهه با قطعیت قبض اقیانوس بود
[ترجمه گوگل]استاندارد سازی الزامات متنی، سهم قابل توجهی از قوانین لاهه را به اطمینان از لایحه اقیانوس اختصاص داد

5. The solution turns on delicate questions of the textual criticism of a few texts.
[ترجمه ترگمان]راه حل به سوالات ظریف در مورد نقد متنی یک متن اشاره می کند
[ترجمه گوگل]این راه حل سوالات دلپذیر انتقاد متنی چند متن است

6. The current textual unit size is adjusted accordingly.
[ترجمه ترگمان]اندازه واحد متن جاری مطابق با این روش تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]اندازه واحد کنونی متنی بر این اساس تنظیم شده است

7. No mere textual reading or logical talisman can solve the dilemma.
[ترجمه ترگمان]نه مطالعه متنی ساده یا متنی منطقی می تواند این معضل را حل کند
[ترجمه گوگل]تنها خواندن متنی یا طلسم منطقی نمیتواند معضل را حل کند

8. Ostensibly objective textual scholarship adopted editorial policies which for many years worked to ensure the above assumptions could be confirmed.
[ترجمه ترگمان]تحقیق متنی عینی، سیاست های ویرایشی را اتخاذ کرد که سال ها تلاش کرد تا اطمینان حاصل شود که فرضیات بالا را می توان تایید کرد
[ترجمه گوگل]بورس تحصیلی ظاهرا هدفمند سیاست های سرمقاله را اتخاذ می کند که برای سال ها تلاش می کند تا اطمینان حاصل شود که فرضیه های فوق می توانند تایید شوند

9. Both relate to the way in which textual material is packaged by the writer along patterns familiar to the reader.
[ترجمه ترگمان]هر دو به روشی مرتبط هستند که در آن مواد متنی توسط نویسنده همراه با الگوهای آشنا به خواننده بسته بندی می شوند
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها مربوط به شیوه ای است که متن متنی توسط نویسنده در امتداد الگوهای آشنا به خواننده بسته بندی شده است

10. Textual criticism Textual criticism is concerned with recovering the original text of a document.
[ترجمه ترگمان]انتقاد شدید از انتقاد شدید، به بازیابی متن اصلی یک سند مربوط می شود
[ترجمه گوگل]نقد متنی نقد متنی مربوط به بازیابی متن اصلی یک سند است

11. The sort of scholarship which predominated was textual scholarship, as exemplified by Percy Simpson's monumental edition of Ben Jonson.
[ترجمه ترگمان]نوعی بورس تحصیلی که predominated از بورس تحصیلی بود، که به عنوان یک نسخه قدیمی از بن جانسون برجسته بود
[ترجمه گوگل]نوعی بورس تحصیلی که غالب بود بورس تحصیلی متنی بود، همانطور که نسخه قابل توجهی از بن جانسون پرسی سیمپسون بود

12. Only when the plays enter stabilising textual form do they become available for the type of sophisticated analysis critics undertake.
[ترجمه ترگمان]تنها زمانی که نمایش به ایجاد یک شکل متن وارد می شود، آن ها برای نوع تحلیل پیچیده و پیچیده موجود در دسترس قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]فقط زمانی که نمایشنامه ها فرم متنی را تثبیت می کنند، برای منتقدان تحلیلی پیشرفته، در دسترس هستند

13. This hierarchy provides the framework upon which textual units are dynamically aggregated to satisfy varying user requirements.
[ترجمه ترگمان]این سلسله مراتب چارچوبی را فراهم می کند که در آن واحدهای متنی به طور پویا برای ارضای نیازهای کاربران متغیر جمع می شوند
[ترجمه گوگل]این سلسله مراتب چارچوبی را ایجاد می کند که بر اساس آن واحدهای متنی به طور پویا جمع می شوند تا نیازهای مختلف کاربر را برآورده کنند

14. Secondly, I shall discuss textual analysis of the bible which has been carried out by feminists in recent years.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، من در مورد تجزیه و تحلیل متنی انجیل که در سال های اخیر توسط feminists انجام شده است، بحث خواهم کرد
[ترجمه گوگل]ثانیا، من در مورد تحلیل متنی از کتاب مقدس که در سال های اخیر توسط فمینیست ها انجام شده است بحث خواهم کرد

پیشنهاد کاربران

متنی

نگارشی
نوشتاری
متنی


کلمات دیگر: