abrasively

1. His family, she now knew, included an abrasively vigorous mother of eighty - seven .

[ترجمه ترگمان]او می دانست که خانواده او شامل یک مادر بزرگ هشتاد و هفت ساله هم هستند
[ترجمه گوگل]خانواده اش، اکنون می دانستند، شامل یک مادر سفت کننده قوی هشتاد و هفت ساله بود

2. Avoid scrubbing too abrasively because this can actually irritate the skin and cause acne to worsen.

[ترجمه ترگمان]از سابیدن بسیار زیادی اجتناب کنید چون این کار می تواند باعث خارش پوست شود و باعث شود آکنه بدتر شود
[ترجمه گوگل]اجتناب از تمیزکاری بیش از حد، زیرا ممکن است در واقع باعث تحریک پوست و ایجاد آکنه شود

3. Tenacity and abrasively of high - intensity alloy steel body strengthened by balanced hardening treatment and stress removal.

[ترجمه ترگمان]tenacity و abrasively از جنس فولاد آلیاژی با شدت بالا از طریق رفتار سخت کننده و حذف استرس تقویت شدند
[ترجمه گوگل]استحکام و سایشی از بدن فولاد آلیاژ با شدت بالا و تقویت شده توسط درمان سختی متعادل و حذف استرس

4. You would have had them back long after shrugging them off for ever: strong but submissive, insensitive, while abrasively solicitous.

[ترجمه ترگمان]تو آن ها را مدت ها پس از این که آن ها را برای همیشه از هم جدا کرده بودی، پس می گرفتی: قوی، اما مطیع، بی عاطفه، در حالی که نگران بودم
[ترجمه گوگل]شما آنها را به عقب برگردانید و آنها را برای همیشه قوی، اما مطیع، غیر حساس، در حالی که سستی علاقه مند

5. On his Saturday evening talk show, and everywhere else, he said what he thought abrasively, defiantly, sometimes obscenely.

[ترجمه ترگمان]در برنامه شنبه شب، و در هر جای دیگر، او هر چه را که فکر می کرد، جسورانه و گاهی به شکلی گستاخانه و گستاخانه پاسخ می داد
[ترجمه گوگل]در سخنرانی شنبه شب خود را در نمایشگاه، و در هر جای دیگر، او گفت: آنچه که او به نظر می رسد سقوط، قاطعانه، گاهی اوغالی

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

جملات نمونه