کلمه جو
صفحه اصلی

third person


معنی : سوم شخص
معانی دیگر : (دستور زبان) سوم شخص

انگلیسی به فارسی

سوم شخص


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: in grammar, the category of pronouns, inflections, and the like that indicates one that is neither the speaker of a sentence nor one to whom the speaker is speaking, but rather, a person or thing that the speaker is speaking about.

(2) تعریف: a pronoun in this category, such as "he" or "it".

(3) تعریف: a literary style in which the narration is not done by one of the characters.

• group number three that is involved in something, hidden
in grammar, a statement in the third person is a statement about another person or thing, and not directly about yourself or about the person you are talking to.

مترادف و متضاد

سوم شخص (اسم)
third person

جملات نمونه

1. Every third person has a car.
[ترجمه ترگمان]هر شخص ثالث دارای یک ماشین است
[ترجمه گوگل]هر شخص ثالث یک ماشین دارد

2. You're the third person to ask me that.
[ترجمه ترگمان]تو سومی هستی که این سوال را از من می کنی
[ترجمه گوگل]شما سومین کسی هستین که ازش بپرسم

3. 'They are' is the third person plural of the verb 'to be'.
[ترجمه ترگمان]آن ها سومین فرد در جمع فعل است که باید باشد
[ترجمه گوگل]'آنها هستند' سوم شخص متعدد از فعل 'بودن' است

4. He writes of himself in the third person.
[ترجمه ترگمان]در شخص سومی می نویسد
[ترجمه گوگل]او خود را در شخص سوم می نویسد

5. Better rewrite it in the third person.
[ترجمه ترگمان] بهتره دوباره کتاب سوم رو بازنویسی کنم …
[ترجمه گوگل]بهتر آن را دوباره در سوم شخص بازنویسی کنید

6. A third person gave evidence for the defendant, and a fourth person was cross-examined on that evidence.
[ترجمه ترگمان]شخص سوم مدرک متهم را به دست آورد و یک نفر چهارم در مورد آن مدرک مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]یک شخص ثالث مدعی برای متهم بود، و یک شخص چهارم بر این شواهد متقابل بررسی شد

7. A third person may resent the waste of money and prefer to have been given a bonus to spend as he wishes.
[ترجمه ترگمان]فرد سوم ممکن است از هدر دادن پول متنفر باشد و ترجیح می دهد برای خرج کردن هر وقت که می خواهد پاداش داده شود
[ترجمه گوگل]یک شخص ثالث ممکن است هدررفت پول را تحقیر کند و ترجیح می دهد که به همان اندازه که بخواهد، پاداش دریافت کند

8. Tennyson talks for Tithonus in the third person.
[ترجمه ترگمان]\"تنیسون\" برای Tithonus در شخص ثالث صحبت می کند
[ترجمه گوگل]Tennyson برای Tithonus در شخص سوم صحبت می کند

9. She speaks of herself not only in the third person, but in generic terms.
[ترجمه ترگمان]او نه تنها در شخص سوم، بلکه با عباراتی کلی، از خود سخن می گوید
[ترجمه گوگل]او از خودش نه تنها در شخص سوم سخن میگوید، بلکه در شرایط عمومی نیز سخن میگوید

10. Sometimes a third person would handle the lights and audio.
[ترجمه ترگمان]گاهی فرد سوم نور و صدا را کنترل می کرد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک شخص ثالث از چراغ ها و صوتی برخوردار است

11. Hint: He often refers to himself in the third person.
[ترجمه ترگمان]نکته: او اغلب به شخص سوم اشاره می کند
[ترجمه گوگل]اشاره او اغلب به شخص سوم خود اشاره می کند

12. " He " is the third person.
[ترجمه ترگمان]او سومین نفر است
[ترجمه گوگل]'او' شخص سوم است

13. It was like having a third person, an onlooker, in the room.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که شخص سومی، تماشاچی، در اتاق باشد
[ترجمه گوگل]مثل اینکه داشتن یک شخص ثالث، تماشاگر، در اتاق بود

14. It is rarely an impossibility to find a third person, and in gusty weather this must make sense.
[ترجمه ترگمان]به ندرت می توان شخص سومی را یافت، و در هوای طوفانی این امر باید منطقی به نظر برسد
[ترجمه گوگل]به ندرت یک شخص ثالث غیرممکن است و در هوای آفتابی این باید حساس باشد

third person singular

سوم شخص مفرد



کلمات دیگر: