1. the construction and upkeep of roads
ساختن و نگهداری راه ها
2. Our taxes help pay for the upkeep of the city's parks.
[ترجمه ترگمان]مالیات ما برای نگهداری پارک های شهر نیز به پرداخت هزینه های ما کمک می کند
[ترجمه گوگل]مالیات ما برای نگهداری پارک های شهر کمک می کند
3. Most of the money is spent on the upkeep of the building.
[ترجمه ترگمان]اغلب این پول صرف نگهداری از ساختمان می شود
[ترجمه گوگل]بیشتر پول صرف نگهداری ساختمان می شود
4. The money will be used for the estate's upkeep.
[ترجمه ترگمان]این پول برای نگهداری ملک مورد استفاده قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]این پول برای نگهداری املاک مورد استفاده قرار خواهد گرفت
5. The cost of upkeep is born by the state.
[ترجمه ترگمان]هزینه نگهداری از سوی دولت به دست می آید
[ترجمه گوگل]هزینه نگهداری توسط دولت متولد شده است
6. The upkeep of larger old properties is very expensive.
[ترجمه ترگمان]نگهداری از اموال قدیمی بزرگ تر بسیار گران است
[ترجمه گوگل]نگهداری از خواص قدیمی بزرگتر بسیار گران است
7. Money from visitors goes towards the upkeep of the palace and grounds.
[ترجمه ترگمان]پول مهمانان به مراقبت از قصر و محوطه مدرسه می رود
[ترجمه گوگل]پول از بازدید کنندگان می رود به نگهداری از کاخ و زمینه
8. The maintenance department is responsible for the general upkeep of the park.
[ترجمه ترگمان]اداره نگهداری مسئول نگهداری کلی پارک است
[ترجمه گوگل]بخش تعمیر و نگهداری مسئول کلی نگهداری از پارک است
9. Council employees are responsible for the upkeep of the gardens.
[ترجمه ترگمان]کارمندان شورا مسئولیت نگهداری باغ ها را بر عهده دارند
[ترجمه گوگل]کارکنان شورای مسئول نگهداری باغ ها هستند
10. upkeep of a large house and garden.
[ترجمه ترگمان]مراقبت از خانه بزرگ و باغ
[ترجمه گوگل]نگهداری خانه و باغ بزرگ
11. Tenants are responsible for the upkeep of rented property.
[ترجمه ترگمان]Tenants مسئول نگهداری اموال اجاره ای هستند
[ترجمه گوگل]مستأجر مسئول نگهداری اموال اجاره شده است
12. The upkeep of a yacht is very expensive.
[ترجمه ترگمان]نگهداری یک قایق تفریحی بسیار گران است
[ترجمه گوگل]نگهداری قایق بادبانی بسیار گران است
13. Most Victorian churches had disappeared - upkeep could not be justified as they were quite unsuitable for individual meditation.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کلیساهای ویکتوریا از نظر ناپدید شده بودند - نگه داشتن آن ها نمی توانست توجیه شود زیرا آن ها برای تفکر فردی مناسب نبودند
[ترجمه گوگل]اکثر کلیساهای ویکتوریا ناپدید شده اند - نگهداری نگهداری نمی تواند توجیه شود، زیرا آنها برای مدیتیشن فرد کاملا نامناسب هستند
14. We decided to pay for Poppy's upkeep at the kennels, and visited her each week.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که هزینه نگهداری خشخاش را در لانه بگذاریم و هر هفته از او دیدن کنیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم که نگهداری خشخاش را در خیمه ها بپردازیم و هر هفته از آن بازدید کنیم
15. The Council's contribution towards the upkeep of the church is very much appreciated.
[ترجمه ترگمان]کمک شورا نسبت به نگهداری کلیسا بسیار مغتنم است
[ترجمه گوگل]سهم شورای نگهداری کلیسا بسیار قدردان است