کلمه جو
صفحه اصلی

upkeep


معنی : نگهداری، تعمیر، هزینه نگهداری و تعمیر، نگه داری کردن
معانی دیگر : (ساختمان و تجهیزات و ماشین آلات و غیره) نگهداری، نیک داری، حفظ، نیک داشت، مرمت

انگلیسی به فارسی

نگهداری، تعمیر، نگهداری کردن، هزینه نگه داری وتعمیر، مرمت


نگهداری، هزینه نگهداری و تعمیر، تعمیر، نگه داری کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the maintenance required to keep something or someone in good condition.
مشابه: maintenance, support

(2) تعریف: the cost associated with such maintenance.

• maintenance, preservation, subsistence; general expenses for maintenance
the upkeep of a system, building, or place is the continual process of keeping it in good condition.
the upkeep of a group of people or service is the act or the cost of providing them with the things that they need.

مترادف و متضاد

نگهداری (اسم)
restraint, conservation, retinue, tenure, maintenance, keeping, preservation, retention, upkeep, detainer, sustenance, guardianship, sustentation, sustention

تعمیر (اسم)
repair, reparation, maintenance, upkeep, facelifting, renovation, instauration

هزینه نگهداری و تعمیر (اسم)
upkeep

نگهداری کردن (فعل)
patronize, ward, keep, protect, maintain, upkeep, conserve

maintenance


Synonyms: budget, conservation, costs, expenditure, expenses, keep, outlay, overhead, preservation, price, repair, running, subsistence, support, sustenance, sustentation


Antonyms: neglect, negligence


جملات نمونه

1. the construction and upkeep of roads
ساختن و نگهداری راه ها

2. Our taxes help pay for the upkeep of the city's parks.
[ترجمه ترگمان]مالیات ما برای نگهداری پارک های شهر نیز به پرداخت هزینه های ما کمک می کند
[ترجمه گوگل]مالیات ما برای نگهداری پارک های شهر کمک می کند

3. Most of the money is spent on the upkeep of the building.
[ترجمه ترگمان]اغلب این پول صرف نگهداری از ساختمان می شود
[ترجمه گوگل]بیشتر پول صرف نگهداری ساختمان می شود

4. The money will be used for the estate's upkeep.
[ترجمه ترگمان]این پول برای نگهداری ملک مورد استفاده قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]این پول برای نگهداری املاک مورد استفاده قرار خواهد گرفت

5. The cost of upkeep is born by the state.
[ترجمه ترگمان]هزینه نگهداری از سوی دولت به دست می آید
[ترجمه گوگل]هزینه نگهداری توسط دولت متولد شده است

6. The upkeep of larger old properties is very expensive.
[ترجمه ترگمان]نگهداری از اموال قدیمی بزرگ تر بسیار گران است
[ترجمه گوگل]نگهداری از خواص قدیمی بزرگتر بسیار گران است

7. Money from visitors goes towards the upkeep of the palace and grounds.
[ترجمه ترگمان]پول مهمانان به مراقبت از قصر و محوطه مدرسه می رود
[ترجمه گوگل]پول از بازدید کنندگان می رود به نگهداری از کاخ و زمینه

8. The maintenance department is responsible for the general upkeep of the park.
[ترجمه ترگمان]اداره نگهداری مسئول نگهداری کلی پارک است
[ترجمه گوگل]بخش تعمیر و نگهداری مسئول کلی نگهداری از پارک است

9. Council employees are responsible for the upkeep of the gardens.
[ترجمه ترگمان]کارمندان شورا مسئولیت نگهداری باغ ها را بر عهده دارند
[ترجمه گوگل]کارکنان شورای مسئول نگهداری باغ ها هستند

10. upkeep of a large house and garden.
[ترجمه ترگمان]مراقبت از خانه بزرگ و باغ
[ترجمه گوگل]نگهداری خانه و باغ بزرگ

11. Tenants are responsible for the upkeep of rented property.
[ترجمه ترگمان]Tenants مسئول نگهداری اموال اجاره ای هستند
[ترجمه گوگل]مستأجر مسئول نگهداری اموال اجاره شده است

12. The upkeep of a yacht is very expensive.
[ترجمه ترگمان]نگهداری یک قایق تفریحی بسیار گران است
[ترجمه گوگل]نگهداری قایق بادبانی بسیار گران است

13. Most Victorian churches had disappeared - upkeep could not be justified as they were quite unsuitable for individual meditation.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کلیساهای ویکتوریا از نظر ناپدید شده بودند - نگه داشتن آن ها نمی توانست توجیه شود زیرا آن ها برای تفکر فردی مناسب نبودند
[ترجمه گوگل]اکثر کلیساهای ویکتوریا ناپدید شده اند - نگهداری نگهداری نمی تواند توجیه شود، زیرا آنها برای مدیتیشن فرد کاملا نامناسب هستند

14. We decided to pay for Poppy's upkeep at the kennels, and visited her each week.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که هزینه نگهداری خشخاش را در لانه بگذاریم و هر هفته از او دیدن کنیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم که نگهداری خشخاش را در خیمه ها بپردازیم و هر هفته از آن بازدید کنیم

15. The Council's contribution towards the upkeep of the church is very much appreciated.
[ترجمه ترگمان]کمک شورا نسبت به نگهداری کلیسا بسیار مغتنم است
[ترجمه گوگل]سهم شورای نگهداری کلیسا بسیار قدردان است

the construction and upkeep of roads

ساختن و نگه‌داری راه‌ها


پیشنهاد کاربران

هزینه تعمیرونگهداری


کلمات دیگر: