1. Jack showed his dislike plainly in scorching satire.
[ترجمه ترگمان]جک از او خوشش نمی آمد و از او خوشش نمی آمد
[ترجمه گوگل]جک ناراحتی خود را به طرز شگفت انگیزی نشان داد
2. Don't stand so near the fire-your coat is scorching!
[ترجمه ترگمان]این قدر نزدیک آتش نباش - کتت خیلی داغ است!
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال نزدیک به آتش نیست - کت خود را سوزانده است!
3. It was scorching and there wasn't a cloud in the sky.
[ترجمه ترگمان]داغ بود و ابری در آسمان وجود نداشت
[ترجمه گوگل]آن سوزانده شد و ابر در آسمان نبود
4. The volcano spewed out more scorching volcanic ashes, gases and rocks.
[ترجمه ترگمان]این آتشفشان فوران آتش فشانی شدیدتر از خاکستر آتشفشانی، گازها و صخره ها را فوران کرد
[ترجمه گوگل]این آتشفشان از خاکستر آتشفشانی، گازها و سنگ های آتش سوزی پدید آورد
5. They walked all day in the scorching heat.
[ترجمه ترگمان]تمام روز را در گرمای سوزان روز به راه افتادند
[ترجمه گوگل]آنها تمام روز در گرمای سوزان گشتند
6. He was dizzy with the scorching sun.
[ترجمه ترگمان]او از آفتاب سوزان گیج شده بود
[ترجمه گوگل]او با طغیان آفتاب سرگیجه داشت
7. Seville is scorching in high summer.
[ترجمه ترگمان]شهر سویل در تابستان داغ داغ است
[ترجمه گوگل]سویل در تابستان زیاد سوزان است
8. It was scorching hot inside the greenhouse.
[ترجمه ترگمان]داخل گلخانه گرم و داغ بود
[ترجمه گوگل]این درون گلخانه داغ داغ بود
9. Peasants are busy weeding under the scorching sun.
[ترجمه ترگمان]دهقانان در زیر آفتاب سوزان مشغول وجین هستند
[ترجمه گوگل]دهقانان تحت آفتاب سوزان مشغول عصا هستند
10. That race was run in scorching weather.
[ترجمه ترگمان]این مسابقه در هوای داغ و سوزان تمام شده بود
[ترجمه گوگل]این مسابقه در هوای آفتابی اجرا شد
11. The grass withered under a scorching sun.
[ترجمه ترگمان]علف ها زیر آفتاب سوزان پژمرده می شد
[ترجمه گوگل]چمن زیر یک آفتاب سوزانده شده است
12. They were weeding under the scorching sun at this time yesterday.
[ترجمه ترگمان]دیروز در زیر آفتاب سوزان مشغول وجین کردن بودند
[ترجمه گوگل]آنها در این روز دیروز تحت خورشید سوزش می کردند
13. I kept standing in the scorching sun for a long time,till I fainted.
[ترجمه ترگمان]مدت زیادی در آفتاب سوزان ایستاده بودم، تا اینکه از هوش رفتم
[ترجمه گوگل]من برای مدت طولانی در خورشید سوزان ایستاده بودم تا اینکه از بین رفتم
14. Summer pours scorching sunlight into the valleys.
[ترجمه ترگمان]تابستان، آفتاب سوزان را در دره ها فرو می ریزد
[ترجمه گوگل]تابستان تابش نور خورشید را به دره ها می کشد