1. Given his political connections, he thought he was untouchable.
[ترجمه ترگمان]با توجه به ارتباطات سیاسی اون فکر می کرد که دست نیافتنی باشه
[ترجمه گوگل]با توجه به ارتباطات سیاسی او، او فکر کرد که او غیرقابل قبول است
2. He was born an untouchable in a very poor village in south India.
[ترجمه ترگمان]او در یک روستای بسیار فقیر در جنوب هند به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]او در یک روستای بسیار فقیر در جنوب هند متولد شد
3. She looked delicate and untouchable, dressed in white.
[ترجمه ترگمان]او لاغر و دست نیافتنی به نظر می رسید، لباس سفید پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او ظریف و بی دست و پا نگاه کرد، لباس سفید پوشیده بود
4. He was the boss's husband and therefore untouchable.
[ترجمه ترگمان]او همسر رئیس بود و بنابراین دست نیافتنی بود
[ترجمه گوگل]او شوهر رئیس بود و بنابراین غیرقابل قبول بود
5. Coventry City have proved untouchable this season - they've just won their sixth consecutive game.
[ترجمه ترگمان]شهر کاونتری ثابت شده است که در این فصل، آن ها تنها ششمین بازی متوالی خود را برنده شده اند
[ترجمه گوگل]کاونتری سیتی در این فصل غیرممکن بوده است - آنها فقط ششمین بازی متوالی خود را به دست آورده اند
6. The department's budget is untouchable.
[ترجمه ترگمان]بودجه این بخش غیرقابل دسترسی است
[ترجمه گوگل]بودجه این گروه غیرقانونی است
7. She believed in the infinite, untouchable forces that made up the hidden universe: hexes and curses, destiny and karma.
[ترجمه ترگمان]او به نیروهای غیرقابل دسترسی و غیرقابل دسترسی که جهان را ساخته بود ایمان داشت: طلسم و نفرین، سرنوشت و سرنوشت
[ترجمه گوگل]او به نیروهای بی نهایت و غیرقابل اعتماد اعتقاد داشت که هگزز و لعنت پنهان جهان، سرنوشت و کارما را تشکیل می داد
8. The young reformer has attacked previously untouchable sectors such as the energy monopolies and housing subsidies.
[ترجمه ترگمان]این اصلاح طلب جوان قبلا به بخش هایی از جمله انحصار انرژی و یارانه های مسکن، حمله کرده است
[ترجمه گوگل]اصلاح طلبان جوان به بخش هایی از قبیل انحصار انرژی و یارانه های مسکن حمله کرده اند
9. Jamal Crawford, who was virtually untouchable in trade talks, has shown little but long-range potential.
[ترجمه ترگمان]جمال کرافورد، که عملا در مذاکرات تجاری غیرقابل دسترسی بود، پتانسیل کم اما برد زیادی را نشان داده است
[ترجمه گوگل]جمال کرافورد، که در مذاکرات تجاری تقریبا غیرمحتمل بود، پتانسیل کمی دارد، اما دراز مدت
10. In 198 Retton clearly was untouchable on the floor and vault events, where her powerful physical makeup could be highlighted.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ retton به وضوح روی زمین و رویداده ای مقبره، که آرایش فیزیکی قدرتمند او را می توان برجسته کرد، غیرقابل دسترسی بود
[ترجمه گوگل]در سال 1983 Retton به وضوح در طبقه و غواصی غیر قابل نفوذ بود، جایی که آرایش فیزیکی قدرتمندش میتوانست برجسته شود
11. An orthodox Hindu must not touch an untouchable or anything an untouchable touches.
[ترجمه ترگمان]یک هندو اصیل نباید به یک فرد غیرقابل دسترسی یا هر چیزی که غیرقابل دسترسی باشد، دست بزند
[ترجمه گوگل]یک هندو ارتدکس نباید لمس ناپذیر یا غیر قابل لمس را لمس کند
12. They said because untouchable they can't eat in the same place.
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند چون دست نیافتنی هستند آن ها نمی توانند در یک مکان غذا بخورند
[ترجمه گوگل]آنها گفتند که آنها می توانند در همان جا غذا ندهند
13. All the articles are untouchable the museum.
[ترجمه ترگمان]تمام اشیا به موزه دسترسی پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]تمام مقالات موزه غیرقابل استفاده است
14. Domingos is untouchable as far as we are concerned.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که به ما مربوط می شود، Domingos غیرقابل دسترسی است
[ترجمه گوگل]Domingos تا آنجا که ما نگران هستیم، غیرقابل استفاده است
15. All the articles are untouchable in the museum.
[ترجمه ترگمان]همه چیز در موزه غیرقابل دسترسی است
[ترجمه گوگل]تمام مقالات در موزه غیرقابل استفاده هستند