اکثریت مطلق (بیش از پنجاه در صد)
absolute majority
اکثریت مطلق (بیش از پنجاه در صد)
انگلیسی به فارسی
اکثریت مطلق
انگلیسی به انگلیسی
• more than half of the votes in an election
if a political party wins an absolute majority, they obtain more seats or votes than the total number of seats or votes gained by their opponents in an election.
if a political party wins an absolute majority, they obtain more seats or votes than the total number of seats or votes gained by their opponents in an election.
جملات نمونه
1. 280 seats are needed for an absolute majority in the National Assembly.
[ترجمه ترگمان]برای اکثریت مطلق در مجلس ملی ۲۸۰ صندلی مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]برای کرسی اکثریت مطلق در مجلس ملی 280 کرسی لازم است
[ترجمه گوگل]برای کرسی اکثریت مطلق در مجلس ملی 280 کرسی لازم است
2. The party won an absolute majority in Portugal in 198
[ترجمه ترگمان]این حزب اکثریت مطلق را در سال ۱۹۸ به دست آورد
[ترجمه گوگل]این حزب در سال 1983 اکثریت مطلق را در پرتغال به دست آورد
[ترجمه گوگل]این حزب در سال 1983 اکثریت مطلق را در پرتغال به دست آورد
3. No party won an absolute majority and the outgoing government remained in office in a caretaker capacity as inter-party negotiations took place.
[ترجمه ترگمان]هیچ حزبی اکثریت مطلق را به دست نیاورد و دولت اجتماعی در مقام سرپرستی باقی ماند زیرا مذاکرات بین احزاب برگزار شد
[ترجمه گوگل]هیچ حزبی اکثریت مطلق را نگرفت و دولت خروج از کشور همچنان به عنوان یک سرپرست باقی ماند زیرا مذاکرات بین حزبی برگزار شد
[ترجمه گوگل]هیچ حزبی اکثریت مطلق را نگرفت و دولت خروج از کشور همچنان به عنوان یک سرپرست باقی ماند زیرا مذاکرات بین حزبی برگزار شد
4. National secured an absolute majority with only 3 1 % of the vote.
[ترجمه ترگمان]حزب ملی با تنها ۳ درصد آرا اکثریت مطلق را کسب کرد
[ترجمه گوگل]ملی تنها اکثریت مطلق را با 1/3 درصد رای به دست آورد
[ترجمه گوگل]ملی تنها اکثریت مطلق را با 1/3 درصد رای به دست آورد
5. If the candidate obtains an absolute majority, he is appointed Chancellor by the Federal President.
[ترجمه ترگمان]اگر کاندیدای مورد نظر اکثریت مطلق داشته باشد، توسط رئیس جمهور فدرال منصوب می شود
[ترجمه گوگل]اگر نامزد اکثریت مطلق را کسب کند، او توسط رئیس جمهور فدرال منصوب می شود
[ترجمه گوگل]اگر نامزد اکثریت مطلق را کسب کند، او توسط رئیس جمهور فدرال منصوب می شود
6. If there is a party with an absolute majority in the lower house it will form the government.
[ترجمه ترگمان]اگر یک حزب با اکثریت مطلق در خانه نمایندگان وجود داشته باشد، دولت تشکیل خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر حزبی با اکثریت مطلق در خانه پایین باشد، دولت را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]اگر حزبی با اکثریت مطلق در خانه پایین باشد، دولت را تشکیل می دهد
7. Since the latter did not obtain an absolute majority, a run-off contest would be held on Feb.
[ترجمه ترگمان]از آن زمان که دومی به اکثریت مطلق دست نیافت، رقابت خارج از کشور در فوریه برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اکثریت مطلق مطلق را به دست نیاورده است، مسابقه دور دوم در فوریه برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اکثریت مطلق مطلق را به دست نیاورده است، مسابقه دور دوم در فوریه برگزار خواهد شد
8. The elections are by secret ballot, and an absolute majority is required.
[ترجمه ترگمان]انتخابات با رای مخفی انجام می شود و اکثریت مطلق مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]انتخابات توسط رای مخفی برگزار می شود و اکثریت مطلق لازم است
[ترجمه گوگل]انتخابات توسط رای مخفی برگزار می شود و اکثریت مطلق لازم است
9. As they controlled an absolute majority of shares, the club was effectively closed.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها کنترل کامل سهام را کنترل کردند، این باشگاه به طور موثر بسته شد
[ترجمه گوگل]همانطور که اکثریت مطلق سهام را کنترل می کردند، این باشگاه به طور موثری بسته شد
[ترجمه گوگل]همانطور که اکثریت مطلق سهام را کنترل می کردند، این باشگاه به طور موثری بسته شد
10. The motion failed to obtain an absolute majority of 249 but it was a close-run thing.
[ترجمه ترگمان]این حرکت نتوانست اکثریت مطلق ۲۴۹ را به دست آورد، اما این یک کار نزدیک بود
[ترجمه گوگل]این حرکت برای به دست آوردن اکثریت مطلق 249 موفق نشد، اما این چیزی بود که نزدیک بود
[ترجمه گوگل]این حرکت برای به دست آوردن اکثریت مطلق 249 موفق نشد، اما این چیزی بود که نزدیک بود
11. Absolute majority oocytes consist in mammalian ovary in preantral follicles, antral follicles a small portion.
[ترجمه ترگمان]اکثریت مطلق oocytes شامل تخمدان mammalian در follicles preantral، کیسه های ترشحی antral به بخش کوچکی هستند
[ترجمه گوگل]اکثریت مطلق تخمک در تخمدان های پستاندار در فولیکول های پیش رونده، فولیکول های انتگرال، بخش کوچکی تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]اکثریت مطلق تخمک در تخمدان های پستاندار در فولیکول های پیش رونده، فولیکول های انتگرال، بخش کوچکی تشکیل شده است
12. Meanwhile, Moldova's ruling communist party won an absolute majority in Sunday's parliamentary election.
[ترجمه ترگمان]در همان حال، حزب کمونیست حاکم مولداوی در انتخابات پارلمانی روز یکشنبه اکثریت مطلق را به دست آورد
[ترجمه گوگل]در همین حال حزب کمونیست حاکم مولداوی در انتخابات مجلس یکشنبه اکثریت مطلق را به دست آورد
[ترجمه گوگل]در همین حال حزب کمونیست حاکم مولداوی در انتخابات مجلس یکشنبه اکثریت مطلق را به دست آورد
13. OK still, it is the potato held absolute majority in whole course only.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، این یک سیب زمینی است که اکثریت مطلق را فقط در تمام طول دوره نگهداری می کند
[ترجمه گوگل]هنوز هم خوب است، این سیب زمینی تنها اکثریت مطلق را دارد
[ترجمه گوگل]هنوز هم خوب است، این سیب زمینی تنها اکثریت مطلق را دارد
14. Mr Putin's absolute majority means that he has avoided a 16 April run - off against Mr Zyuganov.
[ترجمه ترگمان]اکثریت مطلق آقای پوتین به این معنی است که او از ۱۶ آوریل در مقابل آقای Zyuganov اجتناب کرده است
[ترجمه گوگل]اکثریت مطلق آقای پوتین بدین معنی است که او از پیروزی 16 آوریل علیه آقای زیگانوف اجتناب کرده است
[ترجمه گوگل]اکثریت مطلق آقای پوتین بدین معنی است که او از پیروزی 16 آوریل علیه آقای زیگانوف اجتناب کرده است
15. A candidate who obtains an absolute majority of the votes will be elected.
[ترجمه ترگمان]یک کاندیدا که اکثریت مطلق آرا را کسب کند، انتخاب خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک کاندیدایی که اکثریت مطلق آراء را به دست آورد، انتخاب خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک کاندیدایی که اکثریت مطلق آراء را به دست آورد، انتخاب خواهد شد
کلمات دیگر: