کلمه جو
صفحه اصلی

thighbone


معنی : استخوان ران
معانی دیگر : رجوع شود به: thigh bone) femur هم می نویسند)، استخوان ران، فخد

انگلیسی به فارسی

استخوان ران


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the long bone between the hip and the knee; femur.

• bone of the upper part of the leg, femur

مترادف و متضاد

استخوان ران (اسم)
femur, thighbone

جملات نمونه

1. Method: Using DHS treatment thighbone thick prosperous bone fracture altogether 157 examples.
[ترجمه ترگمان]روش: استفاده از سیستم DHS برای شکستگی استخوان توسعه یافته ضخیم به طور کامل ۱۵۷ مثال
[ترجمه گوگل]روش با استفاده از درمان DHS، شکستگی استخوان شکوفا خوراکی ضخیم، مجموعا 157 نمونه است

2. Objective To discuss intervene treatment of end of thighbone necrosis of lack of blood and MRI Follow-up diagnose experience.
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد درمان مداخله در زمینه نکروز تومور و MRI، تجربه تشخیصی است
[ترجمه گوگل]هدف: بحث در مورد مداخله درمان نکروز انتهای استخوان ران کمبود خون و MRI پیگیری تشخیص بیماری است

3. Wrist and hand fractures, thighbone fractures, slipped spinal discs and concussions were among the acute injuries study participants reported.
[ترجمه ترگمان]به گزارش شرکت کنندگان در مطالعه آسیب های حاد، شکستگی های دست و دست، شکستگی های thighbone، سوار شدن ستون فقرات و ضربات مغزی در بین زخمی ها بودند
[ترجمه گوگل]شکستگی های ران و دست، شکستگی های استخوان ران، دیسک های کمری و تکان خوردگی در میان شرکت کنندگان در مطالعه آسیب های شدید گزارش شده است

4. The knee is the jointswheresthe thighbone meets the large bone of the lower leg.
[ترجمه ترگمان]زانو the thighbone است که استخوان بزرگ پای پایین را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]زانوی استخوان ران پای راست است

5. If the thighbone doesn't rotate enough, you'll apply tremendous pinching pressure to the meniscus—as if your shinbone and thighbone were a giant pair of pliers.
[ترجمه ترگمان]اگر the به اندازه کافی چرخشی نکرده باشد، فشار pinching زیادی به the اعمال خواهید کرد، طوری که اگر shinbone و thighbone یک انبردست سوزنی بزرگ باشند
[ترجمه گوگل]اگر استخوان ران به اندازه کافی چرخش نداشته باشد، فشار ماندگی فوق العاده ای به منیسک اعمال خواهد شد، مثل اینکه انگشت شست و استخوان شما یک جفت انبردست غول پیکر است

6. The bone of knee joint consists of thighbone, shinbone, kneecap and fibula.
[ترجمه ترگمان]استخوان مفصل زانو متشکل از thighbone، shinbone، کاسه زانو و نازک نی است
[ترجمه گوگل]استخوان مفصل زانو شامل استخوان ران، شینبون، زانو کمپ و فیبول است

7. On the heels of this came Mr J. to tell us that young Mrs P. had had her thighbone crushed.
[ترجمه ترگمان]روی پاشنه آن، آقای جی وارد شد که این خانم جوان را به ما بگوید thighbone را له کرده بود
[ترجمه گوگل]در پاشنه این آقای J به ما آمد که خانم جوان P داشت استخوان ران خود را خرد کرده بود

8. Maintain some weight toward the ball of your front foot and use your front thigh to pull your thighbone upward out of your front knee, allowing your front shin some slight forward movement.
[ترجمه ترگمان]کمی به سمت توپ پای جلو خود نگاه دارید و از ران جلو خود برای بیرون کشیدن thighbone خود به سمت بالا از زانوی جلو خود استفاده کنید و به پاهای جلویی خود کمی حرکت بدهید
[ترجمه گوگل]برخی از وزن خود را به سمت توپ پای خود بکشید و از ران پیشانی خود استفاده کنید تا استخوان ران خود را از زانوی جلو خود به سمت بالا بکشید، و حرکتی رو به جلو خود را به سمت جلو حرکت دهید

9. Under the condition of this experiment, after 8-week training the growth of vertical axis of rats' thighbone got restrained, and more the training quantity is, more significant the effect is.
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط این آزمایش، پس از تمرین ۸ هفته ای، رشد محور عمودی موش های صحرایی مهار شد و مقدار آموزش بیشتر قابل توجه است
[ترجمه گوگل]تحت شرایط این آزمایش، بعد از تمرین 8 هفته رشد محور عمودی ران احیا شد و میزان تمرین بیشتر، تأثیر قابل توجهی دارد

10. A follow-up bone scan would reveal an abnormality on his femur—or thighbone.
[ترجمه ترگمان]اسکن مغز استخوان رو روی استخوان رانش نمایان میکنه
[ترجمه گوگل]یک اسکن استخوان پس از عمل می تواند یک اختلال در استخوان ران یا ران را نشان دهد

11. All these fossils were a little older and a little more primitive than Au. afarensis, but judging from a shinbone found in Kenya and a thighbone from Asa Issie, Au.
[ترجمه ترگمان]همه این فسیل ها کمی بزرگ تر و کمی ابتدایی بودند afarensis، اما در مورد یک استخوان ساق در کنیا و آ زا از آ زا Issie پیدا می شود
[ترجمه گوگل]همه این فسیل ها کمی قدیمی تر و کمی ابتدایی تر از Au بودند afarensis، اما قضاوت از یک shinbone در کنیا و یک استخوان ران از Asa Issie، Au

12. Objective:To explore the treatment effect on fracture of instability thighbone by applying the small steel plate bolt together inside marrow nail fixed.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر درمان بر شکست ناپایداری thighbone با استفاده از ورقه فولادی خرد شده در داخل ناخن مغز استخوان
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی اثر درمان بر شکستگی بی ثباتی استخوان ران با استفاده از پیچ فولاد کوچک با هم در داخل ناخن مغز ثابت

13. The labrum acts like a socket to hold the ball at the top of your thighbone (femur) in place.
[ترجمه ترگمان]labrum مثل یک سوکت برای نگه داشتن توپ در بالای سر (ران)شما در مکان عمل می کند
[ترجمه گوگل]Labra مانند یک سوکت عمل می کند تا توپ را در بالای استخوان ران (فمور) نگه دارد


کلمات دیگر: