1. human volition is contingent
اختیار انسان دست خود اوست (اراده ی انسان آزاد است).
2. They left entirely of their own volition .
[ترجمه ترگمان]اونا به خواست خودشون رو ترک کردن
[ترجمه گوگل]آنها به طور کامل از خواسته های خود را ترک کردند
3. She left entirely of her own volition.
[ترجمه ترگمان] اون به خواست خودش رو ترک کرد
[ترجمه گوگل]او کاملا از خواسته خود رها شده است
4. Helena left the company of her own volition.
[ترجمه ترگمان]هلنا شرکت به خواست خودش رو ترک کرد
[ترجمه گوگل]هلنا شرکت خود را به عهده داشت
5. What is needed is knowledge and volition.
[ترجمه ترگمان]چیزی که مورد نیاز است دانش و اراده است
[ترجمه گوگل]دانش و اراده مورد نیاز است
6. Either you go down there of your own volition or I strangle you with my two bare hands.
[ترجمه ترگمان]یا به خواست خودت به آنجا می روی یا من با دو دست خالی ترا خفه می کنم
[ترجمه گوگل]یا شما به آنجا میروید از خواستههای خودتان، یا من را با دو دست خالی خود غرق میکنم
7. Deena left the company of her own volition.
[ترجمه ترگمان]اون با خواست خودش از شرکت خارج شد
[ترجمه گوگل]دینا شرکت خود را به عهده داشت
8. But not of his own volition.
[ترجمه ترگمان] ولی نه به خواست خودش
[ترجمه گوگل]اما نه از خواسته اش
9. Such cloudy weather can wear people's volition.
[ترجمه ترگمان]چنین هوای ابری می تواند اراده مردم را به تن کند
[ترجمه گوگل]چنین هوای ابری می تواند به خواسته های مردم بپردازد
10. He felt little volition and surprisingly little bitterness.
[ترجمه ترگمان]او به خواست کوچک و شگفت انگیزی احساس تلخی کرد
[ترجمه گوگل]او تمایل کمتری داشت و به طرز شگفت انگیزی کمی تلخ بود
11. Mr. A left this department of his own volition for personal reasons.
[ترجمه ترگمان]اقای \"ای\" به خاطر دلایل شخصی به خواست خودش این اداره رو ترک کرده
[ترجمه گوگل]آقای A به دلایل شخصی این بخش از خواسته خود را ترک کرد
12. The content of people's volition must not be made subject to the arbitrary power of another.
[ترجمه ترگمان]محتوای اراده مردم نباید تابع قدرت دل خواه دیگری باشد
[ترجمه گوگل]محتوای خواسته های مردم نباید به قدرت خودسرانه دیگری منجر شود
13. She offered to help us of her own volition.
[ترجمه ترگمان]اون پیشنهاد کرد به خواست خودش به ما کمک کنه
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد که ما را از میل خود به ما کمک کند
14. Both sides admit that a volition, for instance, had occurred.
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف تصدیق می کنند که یک اراده، برای مثال، رخ داده است
[ترجمه گوگل]هر دو طرف اعتراف می کنند که، به عنوان مثال، یک اراده رخ داده است
15. We like to think that everything we do and everything we think is a product of our volition.
[ترجمه ترگمان]ما دوست داریم فکر کنیم که هر کاری که انجام می دهیم و هر چیزی که فکر می کنیم محصول اراده ماست
[ترجمه گوگل]ما دوست داریم فکر کنیم که همه چیز ما را انجام می دهد و همه چیز که فکر می کنیم، محصول خواسته ماست