کلمه جو
صفحه اصلی

upmost


معنی : مافوق، بالاترین درجه، بالاترین، عالی ترین، زبرین
معانی دیگر : رجوع شود به: uppermost

انگلیسی به فارسی

بالاترین، زبرین، عالی ترین، بالاترین درجه، مافوق


عالی ترین، مافوق، بالاترین، زبرین، بالاترین درجه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) uppermost.

مترادف و متضاد

مافوق (صفت)
over, above, superior, super, transcendent, upmost, dominant, uppermost

بالاترین درجه (صفت)
upmost, tip-top, ne plus ultra

بالاترین (صفت)
upmost, maximum, superlative, topmost, uppermost

عالی ترین (صفت)
upmost

زبرین (صفت)
upper, upmost

جملات نمونه

1. Moreover, the upmost level of reliability of the sub-system is evaluated by reliability prediction.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، سطح قابلیت اطمینان سیستم فرعی با پیش بینی قابلیت اطمینان ارزیابی می شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، حداکثر سطح قابلیت اطمینان زیر سیستم با پیش بینی قابلیت اطمینان ارزیابی می شود

2. The upmost thought category of Taoism culture is Tao that is the origin of everything in the universe.
[ترجمه ترگمان]گروه فکری upmost از فرهنگ Taoism، تائو است که منشا همه چیز جهان است
[ترجمه گوگل]طبقه ی بزرگترین اندیشه ی فرهنگ Taoism Tao است که منشا همه چیز در جهان است

3. The friendship, service upmost, warm-hearted, mutual trust dedication.
[ترجمه ترگمان]دوستی، خدمات درمانی، قلب گرم و صمیمانه
[ترجمه گوگل]دوستی، خدمت رسانی، دلسوزی و اعتماد متقابل

4. Keeping the policy of "Reputation First, Quality Upmost and Client Superior", we sincerely welcome clients to establish business relationship with us for mutual success.
[ترجمه ترگمان]با نگاه داشتن سیاست \"اعتبار اول، کیفیت کیفیت و مدیریت مشتری\"، ما از مشتری ها برای ایجاد رابطه تجاری با ما برای موفقیت مشترک استقبال می کنیم
[ترجمه گوگل]با حفظ سیاست 'اعتبار اول، کیفیت بالا و برتر مشتری'، ما صمیمانه از مشتریان برای ایجاد رابطه تجاری با ما برای موفقیت متقابل استقبال می کنیم

5. Keep to the principle of "service upmost, people foremost", Great wall hotel sincerely welcomes worldwide guests with best service.
[ترجمه ترگمان]به اصل \"خدمات\"، افراد در درجه اول \" نگاه کنید، هتل دیوار بزرگ صادقانه از میهمانان سراسر جهان با بهترین خدمات استقبال می کند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، سرویس اصلی 'خدمات برتر'، افراد مشهور را حفظ کنید

6. Poetry is the upmost form in the literature.
[ترجمه ترگمان]شعر، فرم upmost در ادبیات است
[ترجمه گوگل]شعر در ادبیات شکل ظاهری است

7. The need for consistency is of upmost importance in these areas.
[ترجمه ترگمان]نیاز به ثبات در این زمینه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است
[ترجمه گوگل]نیاز به هماهنگی در این حوزه بسیار مهم است

8. Brazil, Mexico, Argentina and Colombia are the 4 upmost countries with Internet services in Latin America.
[ترجمه ترگمان]برزیل، مکزیک، آرژانتین و کلمبیا ۴ کشور با خدمات اینترنتی در آمریکای لاتین هستند
[ترجمه گوگل]برزیل، مکزیک، آرژانتین و کلمبیا 4 کشور برتر دنیا با خدمات اینترنت در آمریکای لاتین هستند

9. What is the upmost failure of a woman?
[ترجمه ترگمان]شکست دادن زن با زن چیست؟
[ترجمه گوگل]شکست نهایی یک زن چیست؟

10. Service tenet: Quality first, service upmost.
[ترجمه ترگمان]اصل خدمات: کیفیت اول، سرویس service
[ترجمه گوگل]اصل خدمات کیفیت اول، خدمات حداکثر

11. These people help the players go out there and perform to the upmost of their ability.
[ترجمه ترگمان]این افراد به بازیکنان کمک می کنند تا بیرون بروند و در برابر توانایی آن ها عمل کنند
[ترجمه گوگل]این افراد به بازیکنان کمک می کنند تا به راحتی از توانایی های خود استفاده کنند

12. The Company always adheres to the tenet of "Customer upmost, quality first, reasonable price and quality service". Welcome to visit our company and cooperate with us.
[ترجمه ترگمان]این شرکت همیشه به اصل \"مشتریان مشتری، کیفیت اول، قیمت معقول و خدمات کیفیت\" پایبند است به دیدن شرکت ما خوش آمدید و با ما هم کاری کنید
[ترجمه گوگل]این شرکت همیشه به اصل 'مشتری برتر، کیفیت اول، قیمت مناسب و خدمات با کیفیت' پایبند است خوش آمدید به شرکت ما و همکاری با ما

13. Whatever Boys hanker girls VS girls hanker boys, love is upmost. If only the two love each other, it is enough.
[ترجمه ترگمان]دختران وسوسه شده در مقابل دختران در مقابل دختران وسوسه می شوند، عشق upmost است اگر هر دو یکدیگر را دوست داشته باشند همین کافی است
[ترجمه گوگل]هر آنچه که پسران دختران VS دختران hanker پسران، عشق بالاتر است اگر فقط دو نفر یکدیگر را دوست داشته باشند، کافی است

14. When doing translation, for the translator, buried in numerous and complicated documents, every sentence, even a word is of upmost importance.
[ترجمه ترگمان]هنگام ترجمه، برای مترجم، در اسناد متعدد و پیچیده، هر جمله، حتی یک کلمه از اهمیت upmost به خاک سپرده شده است
[ترجمه گوگل]هنگام انجام ترجمه، برای مترجم، در اسناد متعدد و پیچیده دفن شده است، هر جمله، حتی یک کلمه مهم است

15. Root and SOD, CAT activity of var. fastingiata is upmost, irregular type is lowest.
[ترجمه ترگمان]فعالیت CAT و Root، فعالیت CAT var fastingiata upmost است، نوع بی قاعده پایین ترین است
[ترجمه گوگل]ریشه و SOD، فعالیت CAT فعالیت var fastingiata بالا است، نوع نامنظم کمترین است


کلمات دیگر: