• weather that is inappropriate for outdoor activities, rough and seve weather, inclemency
bad weather
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The good seaman is known in bad weather.
[ترجمه ترگمان]دریانورد خوب در آب و هوای بد شناخته می شود
[ترجمه گوگل]دریانورد خوب در آب و هوای بد شناخته شده است
[ترجمه گوگل]دریانورد خوب در آب و هوای بد شناخته شده است
2. We didn't reckon for having such bad weather.
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کردیم که هوای بد داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما برای داشتن چنین وضعیت بدی ندیدیم
[ترجمه گوگل]ما برای داشتن چنین وضعیت بدی ندیدیم
3. She keeps in during the bad weather.
[ترجمه ترگمان]او در طول آب و هوای بد نگهداری می کند
[ترجمه گوگل]او در طول آب و هوای بد نگه می دارد
[ترجمه گوگل]او در طول آب و هوای بد نگه می دارد
4. Despite the bad weather, we enjoyed ourselves.
[ترجمه ترگمان]با وجود هوای بد، ما از خودمان لذت بردیم
[ترجمه گوگل]با وجود آب و هوای بد، ما از خودمان لذت بردیم
[ترجمه گوگل]با وجود آب و هوای بد، ما از خودمان لذت بردیم
5. Bad weather is hampering the search for survivors.
[ترجمه ترگمان]آب و هوای بد در جستجوی نجات یافتگان است
[ترجمه گوگل]آب و هوای بد جستجو برای بازماندگان را مختل می کند
[ترجمه گوگل]آب و هوای بد جستجو برای بازماندگان را مختل می کند
6. The bad weather aggravated his illness.
[ترجمه ترگمان]هوای بد بیماری او را تشدید می کرد
[ترجمه گوگل]هوای بد او بدتر شده است
[ترجمه گوگل]هوای بد او بدتر شده است
7. The bad weather detained us for several hours.
[ترجمه ترگمان]آب و هوای بد مدت چند ساعت ما را بازداشت کرد
[ترجمه گوگل]آب و هوای بد ما را برای چند ساعت بازداشت کرد
[ترجمه گوگل]آب و هوای بد ما را برای چند ساعت بازداشت کرد
8. Many electors didn't vote today because of the bad weather.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از انتخاب کنندگان به دلیل هوای بد امروز رای نداده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از رای دهندگان امروز به دلیل هوای بد نیستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از رای دهندگان امروز به دلیل هوای بد نیستند
9. They may be in for some bad weather.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است در هوای بد باشند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است در برخی از بد آب و هوا وجود دارد
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است در برخی از بد آب و هوا وجود دارد
10. Our holiday was spoiled by bad weather.
[ترجمه ترگمان]تعطیلات ما خراب و خراب بود
[ترجمه گوگل]تعطیلات ما با آب و هوای بد خراب شد
[ترجمه گوگل]تعطیلات ما با آب و هوای بد خراب شد
11. I don't envy your journey in this bad weather.
[ترجمه ترگمان]من به سفر تو در این هوای بد حسادت نمی کنم
[ترجمه گوگل]من سفر خود را در این آب و هوای بد حس نمی کنم
[ترجمه گوگل]من سفر خود را در این آب و هوای بد حس نمی کنم
12. Our camping trip was spoilt by bad weather.
[ترجمه ترگمان]اردوی تفریحی ما به خاطر هوای بد به هم ریخته بود
[ترجمه گوگل]سفر کمپینگ ما توسط آب و هوای بد خراب شد
[ترجمه گوگل]سفر کمپینگ ما توسط آب و هوای بد خراب شد
13. Bad weather scrambled the air schedules.
[ترجمه ترگمان]هوای بد از برنامه هوا خارج شد
[ترجمه گوگل]هوا بد برنامه ریزی هوا بود
[ترجمه گوگل]هوا بد برنامه ریزی هوا بود
14. Salvage of the wreck was made difficult by bad weather.
[ترجمه ترگمان]گند زدن به کشتی با آب و هوای بد درست شده بود
[ترجمه گوگل]از دست دادن خراب با آب و هوای بد دشوار شد
[ترجمه گوگل]از دست دادن خراب با آب و هوای بد دشوار شد
15. All flights have been cancelled because of bad weather.
[ترجمه ترگمان]همه پروازها به دلیل شرایط بد هوا لغو شده اند
[ترجمه گوگل]همه پرواز ها به علت آب و هوای بد لغو شده است
[ترجمه گوگل]همه پرواز ها به علت آب و هوای بد لغو شده است
پیشنهاد کاربران
هوای بد
هوای نامساعد
کلمات دیگر: