کلمه جو
صفحه اصلی

unsight


معنی : دیده نشده، ندیده، امتحان نکرده، از دیدن محروم کردن
معانی دیگر : دیده نشده، ندیده، امتحان نکرده، از دیدن محروم کردن

انگلیسی به فارسی

دیده نشده، ندیده، امتحان نکرده، از دیدن محروم کردن


ناظر، از دیدن محروم کردن، دیده نشده، ندیده، امتحان نکرده


مترادف و متضاد

دیده نشده (صفت)
sightless, unsight

ندیده (صفت)
unsight

امتحان نکرده (صفت)
unsight

از دیدن محروم کردن (فعل)
unsight


کلمات دیگر: