1. Changes in weather can untune a violin.
[ترجمه ترگمان]تغییر در آب و هوا می تواند یک ویولن باشد
[ترجمه گوگل]تغییرات در هوا ممکن است یک ویولون را نادیده بگیرد
2. The rumours and slanders untuned his mind.
[ترجمه ترگمان]شایعات و slanders به ذهنش هجوم آورد
[ترجمه گوگل]شایعات و سرزنش کردن ذهن خود را نادیده گرفت
3. It was four feet tall, ungainly and untuned, and Clarisa was no musician.
[ترجمه ترگمان]چهار پا بلند و ungainly و untuned بود و Clarisa موسیقی دان نبود
[ترجمه گوگل]این چهار پا بلند بود، بی حد و حصر و نادیده گرفته شد، و Clarisa هیچ موسیقیدان نبود
4. Take but degree away, untune that string, and, hark, what discord follows!
[ترجمه ترگمان]کمی دور شوید، آن ریسمان را ببندید و گوش بدهید، و این هم درست است که چه گونه اختلاف بر سر زبان ها می افتد!
[ترجمه گوگل]اما درجه را ببینید، رشته را نادیده بگیرید، و چیزی که دیکتاتور دنبال می کند!
5. Don't untune that string!
[ترجمه ترگمان]ریسمان را پاره نکن!
[ترجمه گوگل]این رشته را فراموش نکنید!