کلمه جو
صفحه اصلی

abstemiously


باپرهیزوامساک

انگلیسی به فارسی

ببخشید


انگلیسی به انگلیسی

• moderately, in a restrained manner, sparingly

جملات نمونه

1. The yogi should eat moderately and abstemiously; otherwise, how ever clever, he cannot gain success.
[ترجمه ترگمان]The باید اعتدال را رعایت کنند، و در غیر این صورت، او تا چه حد باهوش است، نمی تواند به موفقیت دست یابد
[ترجمه گوگل]یوگی باید به طور متوسط ​​و مبهم بخوابد در غیر این صورت، هرچند هوشمندانه نمیتواند موفقیتی به دست آورد

2. By living abstemiously on other fronts, she said she had managed to keep her carbon footprint to half that of the average American.
[ترجمه ترگمان]او با abstemiously در جبهه های دیگر گفت که موفق شده است تا جای پای کربن خود را تا نیمی از متوسط آمریکایی ها حفظ کند
[ترجمه گوگل]او در ادامه گفت: 'او در تلاش است تا به سمت نیمی از میانگین آمریکایی خود را حفظ کند

3. He ate and drank abstemiously.
[ترجمه ترگمان]غذا می خورد و می نوشید
[ترجمه گوگل]او غذا خورد و نوشید

4. Happiness is often misty, spraying us the life - giving rain abstemiously.
[ترجمه ترگمان]شادی اغلب مه آلود است، و ما را به باران می بارد - و باران می بارد
[ترجمه گوگل]خوشبختی غالبا غبارآلود است، زندگی ما را پاشیدگی می دهد - باران برف زده

5. The only words with all the vowels listed in order are facetiously and abstemiously.
[ترجمه ترگمان]تنها کلمات با تمام the فهرست شده در ترتیب عبارتند از: facetiously و abstemiously
[ترجمه گوگل]تنها کلمات با تمام حروف صدادار به ترتیب ذکر شده، به صورت فریبنده و مبهم هستند

6. To reduce or avoid the occurrence of natural disasters, there is a need for a long-term measures to nip troubles in the bud, and protect and develop abstemiously the ecological resources.
[ترجمه ترگمان]برای کاهش یا اجتناب از وقوع فجایع طبیعی، نیاز به اقدامات بلند مدت برای متوقف کردن مشکلات در نطفه و حفاظت و توسعه منابع اکولوژیکی وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای کاهش و یا اجتناب از وقوع بلایای طبیعی، نیاز به اقدامات درازمدت برای برطرف کردن مشکلات در جوانه، و حفاظت و توسعه منابع انسانی است


کلمات دیگر: