کلمه جو
صفحه اصلی

whitey


معنی : سفید پوست، مایل به سفید، نسبتا سفید
معانی دیگر : (خصومت آمیز) سفید پوست، whity مایل به سفید

انگلیسی به فارسی

( whity ) مایل به سفید، نسبتا سفید، سفید پوست


سفید، سفید پوست، مایل به سفید، نسبتا سفید


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: whiteys
• : تعریف: (derogatory slang) a white person, or whites collectively.

• derogatory term for a white person (slang)

مترادف و متضاد

سفید پوست (اسم)
caucasian, whitey

مایل به سفید (صفت)
whitey, whity

نسبتا سفید (صفت)
whitey, whity, whitish

جملات نمونه

1. To make their product more acceptable to whitey, sugar companies use a filtering process to strip it of its color.
[ترجمه ترگمان]شرکت های شکر برای اینکه محصولاتشان را قابل قبول تر به whitey کنند، از یک فرآیند فیلترینگ استفاده می کنند تا آن را از رنگ خود جدا کنند
[ترجمه گوگل]برای اینکه محصولات خود را برای سفید رنگ پذیرفته تر سازند، شرکت های قند از یک فرایند فیلتر برای استفاده از رنگ آن استفاده می کنند

2. Can We Say 'Fuck Whitey ' If the President Is Black?
[ترجمه ترگمان]میشه بگین کدوم \"وایتی\" اگه رئیس جمهور \"بلک\" - ه؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم بگوئیم �فاک سفید� اگر رئیس جمهور سیاه باشد؟

3. On a recent humid afternoon, Jack "Whitey" Knupp stood atop GrandTower's levee, surveying the Mississippi.
[ترجمه ترگمان]در یک بعد از ظهر مرطوب و مرطوب، جک \" در بالای دیواره ساحلی ایستاده بود و می سی سی پی را برانداز می کرد
[ترجمه گوگل]در یک روز بعد از ظهر مرطوب، Knupp جک Whitey ایستاده در کنار Levee GrandTower، بررسی می سی سی پی

4. In the whitey . She won't let you down!
[ترجمه ترگمان]در کاخ سفید اون تو رو ناامید نمی کنه!
[ترجمه گوگل]در سفید او به شما اجازه نمی دهد!

5. Get the hell out my face, whitey!
[ترجمه ترگمان]گورت را گم کن سفید پوست من!
[ترجمه گوگل]چهره من را بیرون بیاورید سفید!

6. Famed crime boss and fugitive Whitey Bulger is getting the big-screen treatment once again.
[ترجمه ترگمان]رئیس جنایت Famed و Whitey Bulger فراری یک بار دیگر بار دیگر تحت درمان هستند
[ترجمه گوگل]رئیس پلیس مشهور و فرمانده Whitey بلغور یک بار دیگر به درمان بزرگ روی صفحه نمایش می پردازد

7. I just felt sorry for that little shaking whitey.
[ترجمه ترگمان]من فقط بخاطر اینکه اون سفید پوستم رو تکون دادم احساس تاسف کردم
[ترجمه گوگل]من فقط برای آن کمی تکان دادن whitey احساس کردم

8. I'm a red apple. Whitey likes me best.
[ترجمه ترگمان]من یک سیب سرخ هستم وایتی \"از من خیلی خوشش میاد\"
[ترجمه گوگل]من یک سیب قرمز هستم Whitey من را به بهترین شکل دوست دارد

9. Whitey: Hah hah, that one never gets old.
[ترجمه ترگمان]هاه هاه، این یکی هیچوقت پیر نمیشه
[ترجمه گوگل]سفید هاه، که هرگز قدیمی نمی شود

10. Kids would tease me, asking if I was joining the circus and calling me "Whitey".
[ترجمه ترگمان]بچه ها سربه سرم می گذارند و می پرسند که آیا من به سیرک ملحق می شوم و به من زنگ می زنند
[ترجمه گوگل]بچه ها من را آزار می دادند و می پرسید آیا من به سیرک ملحق شدم و با من تماس گرفتم؟ سفید

11. and this is Whitey Bulger.
[ترجمه ترگمان] و این \"وایتی Bulger\" - ه
[ترجمه گوگل]و این Whitey بلغر است

12. Unlike the Indians, who had regularly burnt the region, the whitey eco-ists had steadfastly waged war against all forest fires.
[ترجمه ترگمان]برخلاف هندی ها، که به طور منظم منطقه را آتش زده بودند، the eco به نبرد با همه آتش سوزی های جنگلی ادامه داده بود
[ترجمه گوگل]بر خلاف سرخپوستان، که منطقه را به طور مرتب سوزانده بودند، اکوسیستم های سفید پوست به طور جدی جنگ علیه تمام آتش سوزی های جنگل را پی گرفتند


کلمات دیگر: