1. Their voracity is legendary and even the most hardened warriors cannot repress a shiver if one speaks about them.
[ترجمه ترگمان]voracity افسانه ای است و حتی the جنگ جویان هم نمی توانند از لرزیدن خودداری کنند
[ترجمه گوگل]راندگی آنها افسانه ای است و حتی رزمندگان سخت تر از آن نمی توانند دچار ترس و وحشت شوند
2. It's a kind of social curiosity, an intellectual voracity.
[ترجمه ترگمان]نوعی کنجکاوی اجتماعی است که حرص و ولع علمی است
[ترجمه گوگل]این یک نوع کنجکاوی اجتماعی است، یک ویروس فکری
3. He ate with the voracity of a starving man.
[ترجمه ترگمان]با ولع یک مرد گرسنه غذا می خورد
[ترجمه گوگل]او با غضب یک مرد گرسنه خورد
4. Avatar of Ur-Vomoch, the Overlord of Voracity, the Abyssal Worm is a gigantic worm whose soft body is protected by heavy, toothed rings.
[ترجمه ترگمان]فیلم Avatar، the کرم voracity، کرم مار، کرم غول پیکر است که بدن نرم و نرم آن را با حلقه های سنگین و تیز محافظت می کند
[ترجمه گوگل]آواتار ورونه و ورمس، سرپرست Voracity، کرم Abyssal کرم غول پیکر است که بدن نرم آن توسط حلقه های سنگین و دندانه ای محافظت می شود
5. The voracity with which I listened to stories always left me hoping for a better one the next day, above all those that had. to do with the mysteries of sacred history.
[ترجمه ترگمان]The که من به آن گوش می دادم همیشه مرا امیدوار می کرد که روز بعد، از همه آن هایی که داشتند، بهتر باشم به اسرار تاریخ مقدس
[ترجمه گوگل]غرغره ای که من به آن گوش می دادم، همیشه امیدوار بودم روز بعد بهتر از همه کسانی که بودند با اسرار تاریخ مقدس ارتباط برقرار کنید
6. A linguist of astonishing voracity, Mr Ostler plunges happily into his tales from ancient history.
[ترجمه ترگمان]آقای Ostler، یک زبان شناس، با حرص و ولع فراوان، با خوشحالی به داستان های خود از تاریخ باستان وارد می شود
[ترجمه گوگل]آقای استلر، زبان شناس از غرور شگفت انگیز، با خوشحالی به داستان هایش از تاریخ باستان می آید
7. For me, this value is to be sought on a much less elevated plane than might be supposed, namely, in that which is the true function of the organ of the eye, the eye filled with voracity, the evil eye.
[ترجمه ترگمان]برای من، این مقدار قرار است در یک سطح بسیار کم تر بالاتر از آنچه تصور می شود جستجو شود، یعنی، در آن عملکرد صحیح عضو چشم، چشم پر از پرخوری، چشم بد
[ترجمه گوگل]برای من، این مقدار در هواپیما بسیار کمتر از حد انتظار قرار می گیرد، یعنی در آن است که عملکرد واقعی ارگان چشم، چشم پر از غرور، چشم بد است