کلمه جو
صفحه اصلی

wimble


معنی : دیلم، گرد بر، مته فرنگی، پیچاندن، متهکردن
معانی دیگر : مته، کاوگر، هر نوع اسباب یا وسیله ای که باان سورا میکنند، پیچاندن مثل طناب

انگلیسی به فارسی

مته کردن، هر نوع اسباب یا وسیله ای که با آن سوراخ می‌کنند، گرد بر، دیلم، مته فرنگی، پیچاندن (مثل طناب)


wimble، دیلم، گرد بر، مته فرنگی، متهکردن، پیچاندن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various hand implements used for boring holes.

• drill, device which bores holes
drill, make holes

مترادف و متضاد

دیلم (اسم)
lever, auger, crowbar, jimmy, crow, gad, gavelock, pry, wimble

گرد بر (اسم)
wimble

مته فرنگی (اسم)
wimble

پیچاندن (فعل)
intricate, wind, turn, waggle, wrest, flex, contort, bolt, screw, twist, distort, twitch, wring, tweak, wimble

مته کردن (فعل)
gimlet, wimble

جملات نمونه

1. Solid wimble nozzles are commonly used as flushing nozzles at home and abroad, and the flushing flux is one of the most important indexes of the flushing nozzle.
[ترجمه ترگمان]nozzles wimble Solid معمولا به عنوان نازل تخلیه در خانه و خارج استفاده می شود و شار تخلیه یکی از مهم ترین شاخص های نازل تخلیه است
[ترجمه گوگل]نازل های جامد Wimble معمولا به عنوان نازل های شستشو در خانه و خارج از کشور استفاده می شود و شستشو شستشو یکی از مهمترین شاخص های نازل شستشوی است

2. Y22160 arc tooth wimbles gear mill tooth machine is adopt cutter head come rough finish machining following two kind of arc tooth wimble gear "s machine tool. "
[ترجمه ترگمان]ماشین دندان آسیاب بادی Y۲۲۱۶۰ tooth با استفاده از دو نوع دستگاه ماشین دنده arc، ماشین تولید ماشین را به پایان می رساند
[ترجمه گوگل]Y22160 دندان قوس ماشین آلات دندانه دار کردن دندانه دار کردن ماشین آلات دنده برش است برش برش ماشین آلات خم خرد کردن به دنبال دو نوع ابزار دنده Wimble دندان قوس است '

3. Camber line becomes orthogonal arc tooth wimble gear.
[ترجمه ترگمان]این خط عمود بر دنده دو دنده است
[ترجمه گوگل]خط کوبره دنده قوس دندانه ای قوس ارتودنسی می شود

4. Solid wimble nozzles are commonly used as flushing nozzles at home and abroad, and the uniformity of spray is one of the important indexes for the performance evaluation of a flushing nozzle.
[ترجمه ترگمان]nozzles wimble Solid معمولا به عنوان نازل تخلیه در خانه و خارج استفاده می شوند و یکپارچگی اسپری یکی از شاخص های مهم ارزیابی عملکرد نازل تخلیه است
[ترجمه گوگل]نازل های جامد Wimble معمولا به عنوان نازل های شستشو در خانه و خارج از کشور استفاده می شود و یکنواختی اسپری یکی از شاخص های مهم برای ارزیابی عملکرد یک نازل شستشو است

5. Use wimble to prize some pieces from the cake.
[ترجمه ترگمان]از wimble برای جایزه دادن مقداری از کیک استفاده کنید
[ترجمه گوگل]از wimble برای جلب برخی از قطعات از کیک استفاده کنید

6. Tumor type:Pseudotumor looked like oval bump with uniformity signal, laying in muscle wimble, and it circled optic nerve, but the optic nerve was clear.
[ترجمه ترگمان]غده غده، مثل ضربه بیضی با یک علامت معمولی بود، و روی اعصابم مسلط شده بود و اعصاب بینایی آن را مشخص نکرده بود
[ترجمه گوگل]نوع تومور Pseudotumor به نظر می رسد مثل یک جفت بیضوی با سیگنال یکنواخت، قرار دادن در wimble عضله، و عصب بینایی دایره، اما عصب بینایی روشن بود

7. The motorcycle V-belt continuously-variable transmission controlled by centrifugal ball is analyzed, and the method to obtain the pressure angle of the wimble surface on the moving disk is gained.
[ترجمه ترگمان]موتور سوار بر موتور به طور پیوسته کنترل شده با استفاده از توپ گریز از مرکز مورد تحلیل قرار می گیرد و این روش برای به دست آوردن زاویه فشار سطح wimble روی دیسک در حال حرکت بدست آمده است
[ترجمه گوگل]موتور سیکلت V-belt انتقال مداوم متغیر کنترل شده توسط توپ گریز از مرکز تجزیه و تحلیل می شود و روش برای به دست آوردن زاویه فشار سطح wimble بر روی دیسک در حال حرکت به دست آمده است

8. The utility model provides an early-warning vertebra bow base screw wimble, which relates to a surgery device.
[ترجمه ترگمان]مدل سودمندی یک پیچ پایه ستون فقرات که به یک دستگاه جراحی مربوط است را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]مدل ابزار فراهم می کند wimble پیچ پیچ پایه مهره زودهنگام، که مربوط به دستگاه جراحی است

9. Camber line won " ts do orthogonal arc tooth wimble gear. "
[ترجمه ترگمان]خطوط همگرا با استفاده از لوازم \"tooth arc\" کار خود را انجام نمی دهند
[ترجمه گوگل]خط کامبر به دست آوردن چرخ دنده قوس دایره ای متعامد می شود '

10. In view of the major problem in the course of arc teeth wimble gear mapping, the paper introduces the methods to confirm several main parameter.
[ترجمه ترگمان]با توجه به مساله اصلی در مسیر دندان arc، این مقاله روش هایی را معرفی می کند که چندین پارامتر اصلی را تایید می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به مشکل اصلی در مسیر دینامیکی دندان های قوس دندان، مقاله روش هایی را برای تایید چند پارامتر اصلی معرفی می کند

11. None shaft spiral vane are used more and more widely. In this paper, the design of material transporting equipment for thick spiral vane wimble rolling machine was introduced from its instruction.
[ترجمه ترگمان]هیچکدام از پره های spiral shaft بیشتر و به طور گسترده مورد استفاده قرار نمی گیرند در این مقاله، طراحی تجهیزات حمل و نقل مواد برای پره چرخ حلزونی ضخیم، ماشین rolling از دستور آن معرفی شد
[ترجمه گوگل]هر تیغ مارپیچی شفت بیشتر و بیشتر استفاده می شود در این مقاله، طراحی وسایل حمل و نقل مواد برای ماشین نوردی Wimble Wine مارپیچ ضخیم از دستورالعمل آن معرفی شده است


کلمات دیگر: