کلمه جو
صفحه اصلی

scrapper


معنی : خروس جنگی، دعوایی، جنگی، اوراق کننده
معانی دیگر : خراشنده، (چرم) نشگرده، گزن، شفره، (کفش) گل تراش، کفش پاک کن، (اتومبیل) یخ پاک کن، (عامیانه) دعوایی، اهل دعوا و مرافعه

انگلیسی به فارسی

جنگی، دعوایی، اوراق کننده


تکه تکه، خروس جنگی، دعوایی، جنگی، اوراق کننده


انگلیسی به انگلیسی

• fighter, quarrelsome person, one who is eager to fight or argue

مترادف و متضاد

خروس جنگی (اسم)
bantam, brawler, scrapper, fighting cock, stormy petrel, bearcat, fire eater, game fowl, gamecock

دعوایی (اسم)
barrator, scrapper, pugilist

جنگی (اسم)
scrapper, fire eater

اوراق کننده (اسم)
scrapper

جملات نمونه

1. The little scrapper piloted a Podracer with immense engines . . . too big, it would seem, for the tight confines of the Laguna Caves.
[ترجمه ترگمان]جنگجوی کوچکی که با موتورهای immense بزرگ piloted بزرگ بود، به نظر می رسید که از محدوده تنگ the Caves
[ترجمه گوگل]اسلحه کوچک یک موتور سیکلت را با موتورهای عظیم پرواز کرد به نظر می رسد، برای محدوده های تنگه غارهای لنگا، بیش از حد بزرگ است

2. Jay was Miles' shadow and a scrapper in the best Irish tradition.
[ترجمه ترگمان]جای \"جی\"، \"مایلز\" بود و یه جنگجوی با بهترین رسم ایرلندی
[ترجمه گوگل]جی سایه میلز بود و سقفی در بهترین سنت ایرلندی بود

3. Mr Hsieh a reputation as a scrapper, having survived numerous crises and failures.
[ترجمه ترگمان]آقای Hsieh به عنوان یک scrapper شهرت داشت و پس از بحران های متعدد و شکست های متعدد جان سالم به در برد
[ترجمه گوگل]آقای Hsieh شهرت خود را به عنوان ضبط، با داشتن بحران های متعدد و شکست خورده است

4. The worker brought a new scrapper with him.
[ترجمه ترگمان]کارگر با او یک دعوا تازه کرد
[ترجمه گوگل]این کارگر با او ازدواج کرد

5. Mr Hsieh has a reputation as a scrapper, having survived numerous crises and failures.
[ترجمه ترگمان]آقای Hsieh به عنوان a شهرت دارد و پس از بحران های متعدد و شکست های متعدد جان سالم به در برده است
[ترجمه گوگل]آقای آقای Hsieh شهرت به عنوان یک تیرانداز، با داشتن بحران های متعدد و شکست خورده است

6. Sowell, who spent 15 years in prison for a rape committed in 198 was known as a local "scrapper" who would earn money by harvesting metal from rubbish and skips.
[ترجمه ترگمان]سول که ۱۵ سال را در زندان به جرم تجاوز در ۱۹۸ گذراند به عنوان \"scrapper\" معروف بود که با برداشت فلز از زباله ها و جست و خیزهای مضر پول به دست می آورد
[ترجمه گوگل]سول، که 15 سال زندان را برای تجاوز به عهده گرفته در سال 1983 به عنوان یک مأموریت محلی محسوب می شود، می گوید که پولش را با برداشتن فلز از زباله و اسلحه، به دست می آورد

7. The scrapper is made of rigid alloy material and its bottom is zigzag.
[ترجمه ترگمان]The از جنس آلیاژ سخت تشکیل شده است و کف آن زیگزاگ است
[ترجمه گوگل]قطعه قطعه شده از مواد آلی سخت است و پایین آن zigzag است

8. Beneath his gentle manner and Southern charm, Dr. Wilson is a scrapper.
[ترجمه ترگمان]دکتر ویلسون زیر رفتار ملایم و دلربایی او، اهل دعوا و دعوا است
[ترجمه گوگل]در زیر حالت آرام و جذابیت جنوبی، دکتر ویلسون عصبانی است

9. While he concedes that he enters the ring every time with the intention of doing damage, he's more than just a street yard scrapper.
[ترجمه ترگمان]در حالی که او تصدیق می کند که هر بار که قصد صدمه زدن دارد به حلقه وارد می شود، بیشتر از یک دعوای خیابانی است
[ترجمه گوگل]در حالی که او میپذیرد که هر بار با قصد آسیب رساندن به حلقه وارد می شود، او بیش از یک جاسوسی خیابانی است

پیشنهاد کاربران

جنگجو، جنگاور، مبارز

شخصی که آلبوم را درست میکند ( People making scrapbooks )

طراح البوم عکس
گرد آورنده آلبوم عکس
People making scrapper


کلمات دیگر: