1. Despite her scruffy clothes, there was an air of sophistication about her.
[ترجمه A.A] با وجود لباسهای نامرتبش هوای دلفریبی دراطرافش بود
[ترجمه ترگمان]با وجود لباس های scruffy، تصویر واضحی در این مورد وجود داشت
[ترجمه گوگل]با وجود لباس های خیس او، هوا از پیچیدگی در مورد او وجود دارد
2. It's rather old and scruffy, but who cares?
[ترجمه A.A] این نسبتا قدیمی و نامرتب است ولی کی اهمیت میده؟
[ترجمه ترگمان]خیلی کهنه و scruffy، اما کی اهمیت میده؟
[ترجمه گوگل]این خیلی قدیمی و خسته کننده است، اما چه کسی مراقبت می کند؟
3. They live in a rather scruffy part of town.
[ترجمه Reza] آن ها در یک بخش نسبتاً کثیف شهر زنگ می کنند.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک بخش نسبتا شلخته در شهر زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در بخشی از شهر زندگی می کنند
4. His scruffy appearance does not reflect his character.
[ترجمه A.A] ظاهر ژولیده اش شخصیت او را نشون نمیده ( ظاهرش ، باطنش را نشون نمیده )
[ترجمه ترگمان]ظاهر scruffy او بازتاب شخصیت او نیست
[ترجمه گوگل]شکل ظاهری او شخصیت او را منعکس نمی کند
5. He had a scruffy old teddy bear which went by the name of Augustus.
[ترجمه ترگمان]او یک خرس عروسکی قدیمی scruffy داشت که به نام آوگوستوس ساخته شد
[ترجمه گوگل]او خرس عروسکی قدیمی داشت که به نام آگوستوس رفت
6. Photographs show him wearing the scruffy T-shirt and jeans that were the student's uniform of the time.
[ترجمه ترگمان]عکس ها او را نشان می دهند که تی شرت و شلوار جین می پوشیدند که یونیفرم دانش آموزان زمان بود
[ترجمه گوگل]عکس ها نشان می دهد او پیراهن خیس دار و شلوار جین که لباس دانشجویی آن زمان بود پوشید
7. They looked askance at our scruffy clothes.
[ترجمه ترگمان]آن ها از گوشه چشم به لباس های کهنه our نگاه کردند
[ترجمه گوگل]آنها در لباس های خیس شده ما نگاه می کردند
8. The town is scruffy and unappealing.
[ترجمه ترگمان]این شهر scruffy و unappealing است
[ترجمه گوگل]این شهر خشخاش و بی نظیر است
9. She was wearing a scruffy pair of jeans.
[ترجمه ترگمان]او یک شلوار جین پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او جین شلوار جین را پوشید
10. The porter put our scruffy rain-sodden luggage on a trolley.
[ترجمه ترگمان]دربان بار دیگر بار rain را روی چرخ دستی گذاشت
[ترجمه گوگل]ظروف حمل و نقل، دستبندهای بارانی خشک شده ما را در یک واگن حمل می کنند
11. A scruffy little kid aged between 12 and 14 came in and tried to steal the charity box from the counter.
[ترجمه ترگمان]یک بچه کوچک scruffy بین ۱۲ تا ۱۴ سالگی وارد شد و سعی کرد که جعبه خیریه را از روی پیشخوان بدزدند
[ترجمه گوگل]بچه کوچکی بین 12 تا 14 ساله وارد شد و سعی کرد صندوق خیریه را از مقابله سرقت کند
12. Students who are rude and scruffy give the school a bad name.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزانی که بی ادب و scruffy هستند، مدرسه را بدنام می کنند
[ترجمه گوگل]دانش آموزانی که بی ادب و خسته هستند، مدرسه نام بدی را می دهند
13. Their conversation stops abruptly when a scruffy man approaches the cash register, pulls out a gun and demands all the money.
[ترجمه ترگمان]صحبت آن ها به طور ناگهانی قطع می شود که یک فرد scruffy به صندوق پول نزدیک می شود، یک تفنگ بیرون می اورد و همه پول را طلب می کند
[ترجمه گوگل]مکالمه خود را به طور ناگهانی متوقف می شود زمانی که یک مرد چاق به دفتر ثبت پول نقد رسید، یک اسلحه را بیرون می کشد و تمام پولها را میپردازد
14. While Mr Clarke revels in his scruffy image, Mr Portillo is a dapper dresser.
[ترجمه ترگمان]در حالی که آقای کلارک در تصویر scruffy خود تعریف می کند، آقای Portillo یک کمد dapper است
[ترجمه گوگل]در حالی که آقای کلارک در تصویر سرسام آورش می ماند، آقای Portillo یک لباس پوشیدنی است
15. She's wearing that scruffy old sweater again.
[ترجمه ترگمان]او دوباره آن پلیور کهنه را پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او دوباره آن ژاکت پیراهن را پوشانده است