1. You should sheer off the urchin.
[ترجمه ترگمان] تو باید بچه ولگرد رو آزاد کنی
[ترجمه گوگل]شما باید یخ زده باشید
2. You should sheer off the wicked urchin.
[ترجمه ترگمان] تو باید یه بچه بدجنس رو بکشی بیرون
[ترجمه گوگل]شما باید از اژدهای شرور کنار بیایید
3. "Urchin", with its connotation of mischievousness, may not be a particularly apt word.
[ترجمه ترگمان]\"Urchin\"، با معنای ضمنی آن، ممکن است کلمه مناسبی نباشد
[ترجمه گوگل]'Urchin'، با توجه به معنی وحشتناک بودن آن، ممکن است یک کلمه خاص باشد
4. Cranston turned and flicked his fingers at the urchin.
[ترجمه ترگمان]کرنستن برگشت و دستش را به سوی ولگرد پرت کرد
[ترجمه گوگل]کرانستون انگشتان دستش را در جیغ زد و گفت:
5. An urchin showed her which tenement house was his.
[ترجمه ترگمان]یک لات او را به او نشان داد که خانه او مال اوست
[ترجمه گوگل]یک urchin نشان داد که خانه اش خانه اش بود
6. An elf and an urchin, she had seen Holly.
[ترجمه ترگمان]او هالی را دیده بود
[ترجمه گوگل]یک جفت و یک جادوگر، او هالی را دیده بود
7. Cassiduloid sea urchin, Pygurus costatus, Jurassic.
[ترجمه ترگمان]urchin دریایی Cassiduloid، Pygurus،
[ترجمه گوگل]urchin دریایی Cassiduloid، Pygurus costatus، ژوراسیک
8. But please, hold the sea urchin.
[ترجمه ترگمان]اما خواهش می کنم ولگرد دریایی را نگه دارید
[ترجمه گوگل]اما لطفا اژدهای دریایی را نگه دارید
9. Micraster is sometimes called the heart urchin, because of its distinctive shape.
[ترجمه ترگمان]Micraster گاهی اوقات به خاطر شکل متمایز آن، کودک لات نامیده می شود
[ترجمه گوگل]به دلیل شکل مشخص آن، میکراستر گاه به نام قلب قلب می باشد
10. Thousands of fertilized sea urchin eggs, starfish and blue clams returned to Earth with the astronauts.
[ترجمه ترگمان]هزاران لاک پشت دریایی بارور شده، ستاره دریایی و صدف آبی با فضانوردان به زمین بازگشتند
[ترجمه گوگل]هزاران تخم مرغ یخ زده دریایی، ستاره دریایی و کوههای آبی با فضانوردان به زمین بازگشتند
11. Studies on sea urchin eggs seem to argue against a role for InsP 3 in fertilization.
[ترجمه ترگمان]مطالعات مربوط به تخم مرغ و تخم مرغ به نظر می رسد در مورد نقش InsP ۳ در لقاح مشخص می شود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مطالعات بر روی تخم مرغ یخ زده در برابر نقش InsP 3 در باروری بحث می کنند
12. The RYRs identified in neurons and sea urchin eggs seem to resemble the cardiac RYR
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد RYRs که در نورون ها و تخم مرغ و تخم مرغ شناسایی می شوند، شبیه the قلبی هستند
[ترجمه گوگل]RYR های شناسایی شده در سلول های عصبی و تخم مرغ دریایی شباهت به RYR قلبی دارند
13. He then shook four-cell urchin embryos apart, and produced four complete embryos.
[ترجمه ترگمان]سپس چهار سلول را از هم جدا کرد و چهار جنین کامل را تولید کرد
[ترجمه گوگل]او سپس جنین های تخم مرغ چهار سلولی را از هم جدا کرد و چهار جنین کامل تولید کرد
14. Was it possible this urchin was really the repository of cataclysmic sexuality as Ewan claimed?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن بود که این کودک، همان طور که Ewan ادعا می کرد، مخزن جنسی فاجعه آمیز باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا این ممکن بود که این یخ زده واقعا مخفیانه از جنس cataclysmic بود، همانطور که اوان ادعا کرد؟