کلمه جو
صفحه اصلی

untenable


معنی : غیرقابل دفاع، اشغال نشدنی
معانی دیگر : توجیه ناپذیر، غیر قابل دفاع (از راه استدلال)، غیر قابل اشغال

انگلیسی به فارسی

غیرقابل دفاع، اشغال نشدنی، غیر قابل اشغال


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: untenably (adv.), untenability (n.), untenableness (n.)
(1) تعریف: of an argument, position, or the like, incapable of being defended; weak or illogical.
متضاد: arguable, solid, tenable
مشابه: irrational, unsound, weak

(2) تعریف: of a building or the like, incapable of being occupied or lived in.
مشابه: illogical

• undefendable; not able to be lived in, uninhabitable
an untenable argument, theory, or position cannot be defended successfully against criticism or attack; a formal word.

مترادف و متضاد

غیرقابل دفاع (صفت)
indefensible, untenable

اشغال نشدنی (صفت)
untenable

جملات نمونه

1. I find your theory is untenable and it must be rejected.
[ترجمه مهدی پاکدل] من دریافتم که نظریه ی شما غیرقابل دفاع است و باید رد شود.
[ترجمه ترگمان]من متوجه شده ام که تئوری شما غیرقابل دفاع است و باید رد شود
[ترجمه گوگل]من تئوری تو را غیر قابل قبول می دانم و باید رد شود

2. His position had become untenable and he was forced to resign.
[ترجمه ترگمان]موقعیت او غیرقابل دفاع شده بود و او مجبور به استعفا شد
[ترجمه گوگل]موقعیت او غیر قابل قبول بود و او مجبور شد استعفا دهد

3. This argument is untenable from an intellectual, moral and practical standpoint.
[ترجمه ترگمان]این بحث از نقطه نظر معنوی، اخلاقی و عملی غیرقابل دفاع است
[ترجمه گوگل]این استدلال از نظر فکری، اخلاقی و عملی غیر قابل قبول است

4. Closer investigation showed this idea to be untenable.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نزدیک تر این ایده را غیرقابل دفاع می دانستند
[ترجمه گوگل]تحقیقات نزدیک نشان داد این ایده غیر قابل قبول است

5. The scandal put the President in an untenable position .
[ترجمه ترگمان]این رسوایی رئیس جمهور را در موقعیت غیرقابل دفاع قرار داد
[ترجمه گوگل]این رسوایی رئیس جمهور را در موقعیت نامناسب قرار داد

6. Government restrictions have put the business in an untenable position.
[ترجمه ترگمان]محدودیت های دولتی این تجارت را در موقعیت غیرقابل دفاع قرار داده است
[ترجمه گوگل]محدودیت های دولت، کسب و کار را در یک موقعیت نامناسب قرار داده است

7. It was a ghoulish and, I knew immediately, untenable situation.
[ترجمه ترگمان]تقریبا یک هیولا بود و من فورا فهمیدم که این موجود غیرقابل دفاع است
[ترجمه گوگل]این فریبنده بود و من بلافاصله می دانستم که وضعیت نامطلوب است

8. Today, however, such an assertion is wholly untenable.
[ترجمه ترگمان]اما امروز، چنین an کاملا غیرقابل دفاع است
[ترجمه گوگل]امروزه، چنین ادعایی کاملا غیر قابل قبول است

9. She has made my position here in Hochhauser untenable.
[ترجمه ترگمان]اون موقعیت من رو اینجا تو \"Hochhauser غیرقابل دفاع\" درست کرده
[ترجمه گوگل]او موقعیت من را در Hochhauser ناموفق ساخته است

10. McLaren concludes that the former mechanism is numerically untenable because there is not remotely enough fresh water and ice in the world.
[ترجمه ترگمان]مک لارن این طور نتیجه گیری می کند که مکانیزم قبلی به طور عددی غیرقابل دفاع است زیرا آب و یخ تازه کافی در جهان وجود ندارد
[ترجمه گوگل]مک لارن نتیجه میگیرد که مکانیزم سابق از لحاظ عددی غیرقابل قبول است چرا که آب شیرین و یخ در جهان به اندازه کافی از راه دور وجود ندارد

11. Uvarov's position as education minister became untenable and he resigned six months later.
[ترجمه ترگمان]موضع Uvarov به عنوان وزیر آموزش دفاع غیرقابل دفاع شد و او شش ماه بعد استعفا داد
[ترجمه گوگل]موقعیت اوواروف به عنوان وزیر آموزش و پرورش غیرقابل قبول بود و شش ماه بعد استعفا داد

12. Inevitably, the untenable relation between naturalistic art and photography became clear.
[ترجمه ترگمان]به طور قطع رابطه غیرقابل دفاع بین هنر و عکاسی طبیعت گرایانه مشخص شد
[ترجمه گوگل]ناگزیر، رابطه بین الهی بین هنر طبیعت و عکاسی روشن شد

13. This attractive theory was too often proved untenable by the harsh realities.
[ترجمه ترگمان]این فرضیه جذاب اغلب توسط واقعیت های سخت غیرقابل دفاع بود
[ترجمه گوگل]این نظریه جذاب اغلب با واقعیت های خشن قابل قبول بود

14. They collectively dismissed the prospect as untenable.
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور جمعی این امید را غیرقابل دفاع رد کردند
[ترجمه گوگل]آنها به طور خلاصه چشم انداز را غیرقابل قبول محکوم کردند

15. Unless the position is quite untenable, try not to get too hung up on the specifics of your job description.
[ترجمه ترگمان]مگر اینکه موقعیت کاملا غیرقابل دفاع باشد، سعی کنید بیش از حد بر جزئیات توضیحات شغلی تان آویزان نشود
[ترجمه گوگل]مگر اینکه موقعیت کاملا غیرقابل انکار باشد، سعی نکنید در مورد مشخصات توصیف شغلی خود بیشتر بشنوید

پیشنهاد کاربران

توجیه ناپذیر
تحقق ناپذیر
غیر قابل دفاع


کلمات دیگر: