1. He must not be untruthful, or a coward.
[ترجمه ترگمان]او نباید دروغ بگوید، یا بزدل
[ترجمه گوگل]او نباید غلط باشد، یا بزدل
2. Some people may be tempted to give untruthful answers.
[ترجمه ترگمان]برخی افراد ممکن است وسوسه شوند که پاسخ های کذب بدهند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم ممکن است وسوسه شوند که پاسخهای دروغین ارائه دهند
3. The allegations make her out to be untruthful.
[ترجمه ترگمان]این ادعاها او را دروغگو جلوه می دهند
[ترجمه گوگل]اتهامات او را بی اعتبار می کند
4. Much better to be untruthful and leave Laura thinking that but for a migraine, they might have spent the night together.
[ترجمه ترگمان]خیلی بهتر است که دروغ بگویم و لو را را رها کنم که فکر کند، بلکه برای میگرن هم ممکن است شب را با هم گذرانده باشند
[ترجمه گوگل]خیلی بهتر است که نادرست باشد و لورا فکر کند که برای یک میگرن فکر می کند، شاید هم شب را با هم سپری کرده باشند
5. In this, of course, the untruthful organization is totally mistaken.
[ترجمه ترگمان]البته در این مورد، سازمان کذب، کاملا اشتباه می کند
[ترجمه گوگل]در این، البته، سازمان نامناسب کاملا اشتباه است
6. Don't believe him - he's untruthful.
[ترجمه ترگمان]- حرفش را باور نکن، دروغ می گوید
[ترجمه گوگل]او را باور نکنید - او دروغ است
7. The whole batch becomes greedy and untruthful.
[ترجمه ترگمان]همه batch ها حریص و untruthful
[ترجمه گوگل]تمام دسته ها حریص و ناپذیر می شوند
8. I think the main reason most are untruthful is that they are embarrassed about the truth.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم دلیل اصلی بیشتر دروغ گفتن این است که آن ها از حقیقت شرمنده هستند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم دلیل اصلی این است که غیر واقعی است که آنها در مورد حقیقت خجالت می کشند
9. to slide into those mechanical and untruthful habits of thought which are so pleasant and so easy as descents to mental ineptitude.
[ترجمه ترگمان]تا در آن عادات زشت و کذب که آنقدر مطبوع و آسان است که به نادانی ذهنی آلوده می شوند، فرو رود
[ترجمه گوگل]برای کشف عادت های فکری مکانیکی و نادرست که بسیار خوشایند و آسان است به عنوان ناپدید شدن به ناتوانی ذهنی
10. In fact, however, it is the untruthful thought which is the more vicious of the two.
[ترجمه ترگمان]هرچند، در واقع، این دروغ است که the از آن دو نفر است
[ترجمه گوگل]با این حال، در واقع، این فکر غلط است که بدتر از این دو است
11. I acknowledge that untruthful or omission answers are cause for immediate dismissal if employed.
[ترجمه ترگمان]من اعتراف می کنم که اگر به کار گرفته شود، پاسخ های کذب و حذف علت برکناری فوری هستند
[ترجمه گوگل]من اذعان می کنم که پاسخ های دروغین یا نادیده انگاشتن برای اخراج فوری اگر مشغول به کار باشند
12. The statement given under oath was untruthful.
[ترجمه ترگمان]بیانیه داده شده زیر سوگند دروغ بود
[ترجمه گوگل]بیانیه ای که تحت حکم سوگند یاد می شود، غلط است
13. I am not selfish enough bloodiness enough and untruthful enough ?
[ترجمه ترگمان]من به اندازه کافی خودخواه نیستم که به اندازه کافی دروغ و دروغ بگویم؟
[ترجمه گوگل]من به اندازه کافی خونسردی خودکشی و کافی نیستم؟
14. He thinks ideas make people untruthful.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند که عقاید مردم را کذب می کند
[ترجمه گوگل]او فکر می کند که ایده ها مردم را بی عیب و نقص می دانند
15. I acknowledge that untruthful or omitted answers are cause for immediate dismissal if employed.
[ترجمه ترگمان]من اعتراف می کنم که اگر به کار گرفته شود، پاسخ های کذب یا حذف شده باعث اخراج فوری می شوند
[ترجمه گوگل]من اذعان می کنم که پاسخ های غیرمستقیم یا نادیده گرفته شده برای اخراج فوری اگر مشغول به کار باشند