کلمه جو
صفحه اصلی

scraggy


معنی : لاغر، خشن، دارای دندانههای غیر منظم
معانی دیگر : دارای برآمدگی های تیز، دندانه دندانه، تیغ تیغ، اره مانند، برنده

انگلیسی به فارسی

خشن، دارای دندانه های غیر منظم، لاغر


ترسناک، دارای دندانههای غیر منظم، خشن، لاغر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: scraggier, scraggiest
مشتقات: scraggily (adv.), scragginess (n.)
(1) تعریف: thin or scrawny.
مشابه: emaciated, gaunt, scrawny, skinny

(2) تعریف: irregular or jagged in shape.

• scrawny, very skinny, gaunt; jagged, having serrated edges, sharply notched, toothed
scraggy people are unpleasantly thin and bony.

مترادف و متضاد

لاغر (صفت)
slight, gaunt, harsh, delicate, wizen, lean, weak, angular, skinny, thin, slim, emaciated, atrophic, spare, meager, exiguous, twiggy, gracile, scrannel, slink, lenten, scraggy, slab-sided, slimpsy, slimsy, unmelodious

خشن (صفت)
raucous, rough, harsh, coarse, randy, rude, sore, tough, high, brutish, brute, wooden, blatant, stark, impolite, bearish, churlish, caddish, unkempt, blowsy, blowzy, boorish, indelicate, ragged, brusque, stocky, gruff, hoarse, plebeian, offish, crusty, scabrous, woolly, ungracious, iron-bound, rough-and-ready, rowdy, scraggy, truculent, unmannered

دارای دندانههای غیر منظم (صفت)
scraggy

جملات نمونه

1. scraggy cliffs
صخره های برنده

2. Processing range: The automatism coloring of scraggy graphic and context. It uses common electrophoresis lacquer and usually use red, yellow, blue, and black.
[ترجمه ترگمان]گستره پردازش: رنگ سرخ رنگی از گرافیک و بافت عریان آن از لاک و لاک با الکتروفورز متداول استفاده می کند و معمولا از رنگ های قرمز، زرد، آبی و سیاه استفاده می کند
[ترجمه گوگل]محدوده پردازش رنگ آمیزی اتوماتیک از گرافیک و زمینه پراکنده از الکتروفورز رایج استفاده می کند و معمولا از قرمز، زرد، آبی و سیاه استفاده می کند

3. Carol: Oh, no, my snapper scraggy. It's supposed to shrink a little when you cook it.
[ترجمه ترگمان] اوه، نه، بچه باز بیچاره قرار بود وقتی آشپزی کنی کمی بزرگ تر بشه
[ترجمه گوگل]کارول اوه، نه، من خرابکارم این زمانی است که شما آن را طبخ کنید کوچکتر می شوید

4. They gobbled salads and tore at scraggy chicken, played cards raucously together and pampered each other's children, until the afternoon lunch-break lulled them into sleep.
[ترجمه ترگمان]به سالاد می خوردند و در مرغ دانی می کردند، ورق ورق می خوردند و بچه های یکدیگر را ناز می کردند تا بعد از ظهر که ناهار بعد از ظهر آن ها را به خواب فرو برد
[ترجمه گوگل]آنها سالادها را در آغوش گرفتند و در مرغ پراکنده انداختند، کارتها را با هم زدند و بچه های یکدیگر را دوست داشتند، تا زمانی که ناهار بعد از ظهر آنها را به خواب زدند

5. Looking over them was a wrinkled, scraggy hag.
[ترجمه ترگمان]نگاه کردن به آن ها، یک پیرزن پرچین و چروک و پرچین و چروک بود
[ترجمه گوگل]نگاه کردن به آنها یک چروک خورده بود، پراکنده

6. He was wearing a high-necked pullover to hide his scraggy neck.
[ترجمه علی یارمحمدی] بلوز یقه دار پوشیده بود تا گردن استخوانی اش را پنهان کند.
[ترجمه ترگمان]سرش را بالا کرده بود تا گردن scraggy را بپوشاند
[ترجمه گوگل]او یک گردنبند با گردن بالا را پوشید تا گردن خود را پنهان کند

7. He opened his window and hollered down into the courtyard for the scraggy Monkey-boy who had become his slave.
[ترجمه ترگمان]پنجره را باز کرد و فریاد زد: - پسری که برده او شده بود!
[ترجمه گوگل]او پنجره خود را باز کرد و به حیاط خلوت کرد و برای مورچه ای که به او برده بود تبدیل شد

8. Most pathetic were their hairless neck, so long and clumsy, caning out like scraggy, disconcerted dragons.
[ترجمه ترگمان]خیلی رقت اور بود، گردن بی موی آن ها، آن قدر بلند و دست و پا چلفتی بود، و با یک مشت اژدها عصبانی از آن بیرون می امد
[ترجمه گوگل]اغلب ترسناک گردن بی دست و پا بودند، که خیلی طولانی و غیرمعمول بودند، مانند اژدها های ناخوشایند و ناراحت کننده

9. There was not a leaf on the row of trees in front which stood staring at the sky with their scraggy snow-covered branches--a sight which chilled my very bones.
[ترجمه ترگمان]در ردیف درختان، برگی نبود که به آسمان خیره شده بود، با شاخه های پوشیده از برف، منظره ای که استخوان هایم یخ زده بود
[ترجمه گوگل]یک برگ در ردیف درختان جلو وجود نداشت که با آسمان های پوشیده از برف پوشیده از آسمان خیره مانده بود - دیدی که بسیار استخوان هایم را خنک می کرد

10. Well, in that case, I decree that we pack our bags and get our scraggy bottoms out of here.
[ترجمه ترگمان]خب، در این صورت من حکم می کنم که bags رو جمع کنیم و از اینجا بریم بیرون
[ترجمه گوگل]خوب، در آن صورت، من تصمیم گرفتیم که کیسه هایمان را بسته کنیم و از اینجا پایین بیاوریم

scraggy cliffs

صخره‌های برنده



کلمات دیگر: