کلمه جو
صفحه اصلی

scrambler


معنی : پرتقلا
معانی دیگر : کوشا

انگلیسی به فارسی

پرتقلا، کوشا


اسمبلر، پرتقلا


انگلیسی به انگلیسی

• device which mixes communications signals so that only a person with the proper receiver can decipher them; person or thing that scrambles
a scrambler is an electronic device which alters the sound of a radio or telephone message so that it can only be understood by someone who has special equipment; a technical term.

مترادف و متضاد

پرتقلا (اسم)
scrambler

جملات نمونه

1. Some one invents a scrambler device so people can use their Cellnet phones without the opposition listening in.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها یک دستگاه scrambler اختراع کرده اند تا مردم بتوانند بدون گوش دادن مخالفان از تلفن های همراه خود استفاده کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از افراد یک دستگاه رمزگشایی را کشف می کنند تا مردم بتوانند از تلفن های Cellnet خود بدون گوش دادن مخالفان استفاده کنند

2. There's noticeably less equipment hanging from a scrambler, but pound for pound there will be more fleecy material visible.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات کمتری از یک scrambler آویزان است، اما پوند برای پوند بیشتر از مواد fleecy خواهد بود
[ترجمه گوگل]تجهیزات قابل ملاحظه ای کمتر از یک اسمبلر آویزان هستند، اما پوند برای پوند، مواد مبهم تر قابل مشاهده خواهد بود

3. The Navy had dispatched a portable KYX-2 field-unit scrambler.
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی یک دستگاه field - ۲ unit قابل حمل را اعزام کرده بود
[ترجمه گوگل]نیروی دریایی KYX-2 دستگاه کشتیرانی واحد قابل حمل را ارسال کرد

4. I, apparently, am a scrambler.
[ترجمه ترگمان]من، ظاهرا، من یه scrambler
[ترجمه گوگل]من، ظاهرا، عصبی هستم

5. The twenty-three(2 bits residing in the scrambler shift register prior to the transmission of a packet.
[ترجمه ترگمان]هر بیست و سه بیتی (۲ بیتی که در واحد شیفت کار ساکن هستند قبل از ارسال یک بسته ثبت می شوند
[ترجمه گوگل]بیست و سه (2 بیت ساکن در اسکرمبرر، قبل از انتقال یک بسته، ثبت نام می کنند

6. High-speed driver is needed to operate the polarization scrambler for the spontaneous Brillouin scattering distributed optical fiber sensor system.
[ترجمه ترگمان]لازم است که یک محرک با سرعت بالا برای راه اندازی scrambler قطبش برای پراکندگی خودبه خودی خود، سیستم سنسور نوری توزیع شده را توزیع کند
[ترجمه گوگل]راننده با سرعت بالا برای کار بردن قطبشگر برای سیستم پراکندگی فیبر فیبر نوری توزیع شده برلیوین خود به خودی نیاز است

7. Their quarterback was a good scrambler.
[ترجمه ترگمان]بازیکن مدافع آن ها a خوبی بود
[ترجمه گوگل]بازماندگان آنها بازی خوبی بودند

8. Optional: Scrambler for protecting image files.
[ترجمه ترگمان]اختیاری: Scrambler برای محافظت از فایل های تصویر
[ترجمه گوگل]Scrambler اختیاری برای حفاظت از فایل های تصویری

9. This paper introduces a scrambler and a descrambler. And its error spread is discussed.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک scrambler و یک descrambler را معرفی می کند و انتشار خطا مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این مقاله یک اسکرمبلر و یک اسکنر را معرفی می کند و گسترش خطا آن بحث شده است

10. The digital speech scrambler has developed in allusion to the common telephone which has not reality the secretly communication.
[ترجمه ترگمان]گفتار دیجیتالی به طور کنایه آمیزی به تلفن عمومی اشاره کرده است که به طور مخفیانه ارتباط پنهانی ندارد
[ترجمه گوگل]سخنران گفتار دیجیتال با اشاره به تلفن معمولی که واقعیت ارتباطات مخفی ندارد، توسعه یافته است

11. Through analyzing the principle of polarization scrambler, high-speed polarization scrambler can be achieved by the use of high-speed control circuit drive polarization controller.
[ترجمه ترگمان]از طریق تحلیل اصل of پلاریزاسیون، scrambler پلاریزاسیون با سرعت بالا می تواند با استفاده از مدار کنترل سرعت بالا کنترل کننده قطبش بدست آید
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل اصل polarization scrambler، scrambler قطبش با سرعت بالا می تواند با استفاده از کنترل قطبش درایو کنترل سرعت بالا کنترل شود

12. In a system a scrambler is programmed with a first algorithm for selecting sections from the content.
[ترجمه ترگمان]در یک سیستم، scrambler با یک الگوریتم اول برای انتخاب بخش هایی از محتوا برنامه ریزی می شود
[ترجمه گوگل]در سیستم یک اسکرمبرر با الگوریتم اول برای انتخاب بخش از محتوا برنامه ریزی شده است

13. OFDM on the scrambler design of the personal MATLAB algorithm, more classic!
[ترجمه ترگمان]OFDM بر روی طراحی scrambler الگوریتم MATLAB شخصی، more است!
[ترجمه گوگل]OFDM در طراحی الگوریتم الگوریتم شخصی MATLAB، کلاسیک تر!

14. A bright face look like a "scrambler". Sparkling stars mean he is humble, value his time?
[ترجمه ترگمان]صورت درخشانی به شکل \"scrambler\" (scrambler)به نظر می رسد ستاره Sparkling به این معنی است که او متواضع است، وقتش را به او می دهد؟
[ترجمه گوگل]یک چهره روشن به نظر میرسد ستاره های درخشان به این معنی است که او فروتن است، وقت خود را ارزش گذاری می کند؟

15. Scrambler is obviousm, since the disruptor destroys the capacitor of frigates.
[ترجمه ترگمان]Scrambler، obviousm است، زیرا the خازن کشتی ها را نابود می کند
[ترجمه گوگل]Scrambler آشکار است، از آنجایی که خرابکار خازن ناوها را از بین می برد


کلمات دیگر: