کلمه جو
صفحه اصلی

scrubby


معنی : گمنام
معانی دیگر : کم رشد، ریزه پیزه، پست، (زمین) پر خار و خاشاک، بی ارزش، تمیز، پاک شده

انگلیسی به فارسی

گمنام، تمیز، پاک شده


اسکراب، گمنام


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: scrubbier, scrubbiest
مشتقات: scrubbiness (n.)
(1) تعریف: stunted in growth, as scrub.

(2) تعریف: consisting of or covered with such growth.
مشابه: scrub

(3) تعریف: meager, undersized, or inferior; paltry.

• wretched, shabby, ragged; insignificant, inferior; dwarf, undersized; covered with small bushes or trees
scrubby land is rough and dry and covered with scrub.

مترادف و متضاد

گمنام (صفت)
obscure, unknown, inglorious, scrubby

جملات نمونه

1. A tiny yard full of scrubby tufts of grass trying to look green, and some one's garage wall at the end.
[ترجمه ترگمان]یک حیاط کوچک پر از علف پوشیده از علف که سعی داشتند سبز به نظر برسند و یک دیوار گاراژ در انتهای آن قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک حیاط کوچک پر از پوسته پوسته پوسته پوسته از چمن تلاش برای نگاه کردن به سبز، و برخی از دیوار گاراژ در پایان

2. Scrubby bushes festooned with ice crystals which gleamed.
[ترجمه ترگمان]بوته ها پر از دانه های یخ شده بود که برق می زد
[ترجمه گوگل]بوته های اسکراب با کریستال های یخ که درخشیدند، جشن گرفته می شود

3. The valley was scrubby here: elephant grass, occasional tall trees, and dry rice paddies.
[ترجمه ترگمان]دره زیر و رو شده بود؛ علف ها، درختان فیل، گاه درختان بلند و مزارع برنج خشک
[ترجمه گوگل]دره چمن فیل، چمن فیله ای، درختان درختی گاه به گاه و خشکی برنج، چمنزار بود

4. The only vegetation was scrubby trees and patches of coarse grass.
[ترجمه ترگمان]تنها پوشش گیاهی پوشیده از گیاه و لکه های علف زبر بود
[ترجمه گوگل]تنها پوشش گیاهان درختان و گیاهان چمن درشت بود

5. From over scrubby cheekbones eyes looked into Winston's, sometimes with strange intensity, and flashed away again.
[ترجمه ترگمان]از روی گونه هایش، گاهی با شدت عجیبی به و ین ستون نگاه می کرد و دوباره برق می زد
[ترجمه گوگل]چشمها از گونه های پریده به نظر می رسید، چشم ها به وینستون نگاه می کردند، گاهی اوقات با شدت عجیب و غریب، و دوباره از بین می رفتند

6. On a cutover California hillside thick with scrubby redwoods, Scotch broom, and poison oak, Mike Fay missed a step, started to slide, and felt a stiletto jab the top of his left foot.
[ترجمه ترگمان]در یک تپه cutover که از بوته های قرمز پوشیده از چوب قرمز و قرمز و چوب بلوط بود، مایک Fay یک قدم از جا کنده شد و خنجری را که نوک پای چپش را سوراخ می کرد احساس کرد
[ترجمه گوگل]مایک فای در یک تپه کالیفرنیا ضخیم با سرخ مایل به قرمز، جارو چسبی، و بلوط سمی، یک گام را از دست داد، شروع به اسلاید کرد و احساس می کرد که پای پا چپ خود را می پوشاند

7. A few scrubby trees, like red alder, have re-established themselves, and ants, frogs, meadowlarks, beavers and other species have moved in.
[ترجمه ترگمان]چند درخت scrubby مثل توسکا سرخ، خود را تثبیت کرده اند و مورچه ها، قورباغه ها، meadowlarks، سگ های آبی و دیگر گونه ها به داخل رفته اند
[ترجمه گوگل]چند درخت چمن، مانند توس ریشه، خود را مجددا ایجاد کرده اند و مورچه ها، قورباغه ها، جنگل های زراعی، بیابان ها و گونه های دیگر در داخل حرکت کرده اند

8. A tract of unproductive land, often a scrubby growth of trees. Often used in the plural.
[ترجمه ترگمان]قسمتی از زمین های بی حاصل، که اغلب رشد بی رویه درختان را نشان می دهد اغلب به صورت جمع استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک بخش از زمین های غیر تولیدی، که اغلب یک رشد درختان است اغلب در جمع استفاده می شود

9. It was comic that a scrubby little Welsh member should look at me like that.
[ترجمه ترگمان]خنده آور بود که یکی از اعضای scrubby Welsh به من نگاه کند
[ترجمه گوگل]این کمیک بود که یک عضو کمی ویلز خزنده باید به من نگاه کند

10. The Marais Communal of Curzon lies in the lap of low scrubby hills, like a green sea of stillness.
[ترجمه ترگمان]ما ره ره ره ره ره ما ره ره، ما ره ما ره، ما ره ما ره
[ترجمه گوگل]کلیسای مرئوس کرزون نهفته در تپه های کم چادری مانند دریای سبز سکوت است

11. The wide belt of dune-land with its hummocks and scrubby grass growing out of the sand was deserted at that hour.
[ترجمه ترگمان]در آن ساعت، کمربند عریض و وسیعی که علف های شنی آن را پوشانده بودند، در آن ساعت متروک مانده بود
[ترجمه گوگل]کمربند گسترده ای از زمین های دونات با علف های پوشیده از آن و علف های پوشیده از شن و ماسه در همان ساعت دفن شد

12. Diving into woods with old limestone spoil heaps and scrubby clearings is like discovering a stash of lost gems.
[ترجمه ترگمان]رفتن به جنگل با سنگ آهک قدیمی و صاف و هموار مثل کشف یک انبار جواهر از دست رفته است
[ترجمه گوگل]غواصی به جنگل ها با سنگ های سنگین و قدیمی سنگ های آهکی و چاله ها مانند کشف یک سنگ قبر از دست رفته است

13. On top of the bilberries lay a few rather scrubby chanterelles, slightly battered.
[ترجمه ترگمان]بر فراز جاده، اندکی خمیده و اندکی کوفته بر زمین افتاده بود
[ترجمه گوگل]در بالای زغال اخته چند چند ساله نابود می شوند، کمی ضعیف شده اند

14. One - storey houses erected in the late 1940 s and early 1950 s sit behind scrubby gardens.
[ترجمه ترگمان]خانه های یک طبقه در اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوایل دهه ۱۹۵۰ پشت باغ های خار دار بنا شدند
[ترجمه گوگل]خانه های یک طبقه که در اواخر دهه 1940 و اوائل دهه 1950 ساخته شده بودند، در پشت باغچه ها نشسته بودند

پیشنهاد کاربران

بد . دندانه دار . پست. پوشیده شده با چیزهایی . مثلا ناخن پوشیده شده با پوست اطرافش


کلمات دیگر: