کلمه جو
صفحه اصلی

seafront


معنی : اسکله کنار دریا، مشرف بدریا
معانی دیگر : (شهر یا ساختمان) رو به دریا، عمارت جلوی دریا

انگلیسی به فارسی

اسکله کنار دریا، مشرف بدریا


ساحل دریا، اسکله کنار دریا، مشرف بدریا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a part of a town or city on the edge of the sea, esp. a resort; waterfront.

• waterfront, area of land located at the edge of the sea
the seafront is the part of a seaside town that is next to the sea. it usually consists of a road with buildings facing the sea.
land immediately in front of the sea

مترادف و متضاد

اسکله کنار دریا (اسم)
seafront

مشرف به دریا (اسم)
seafront

جملات نمونه

1. We rented a house on the seafront for the summer.
[ترجمه ترگمان]ما یه خونه رو برای تابستون اجاره کردیم
[ترجمه گوگل]ما برای تابستان یک خانه را در کنار دریا اجاره کردیم

2. We stayed in/at a hotel on the seafront.
[ترجمه ترگمان]ما در یک هتل در ساحل دریا توقف کردیم
[ترجمه گوگل]ما در / در هتل در ساحل ماندیم

3. They decided to meet on the seafront.
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که در ساحل دریا با یکدیگر ملاقات کنند
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند در ساحل ملاقات کنند

4. She runs a family fish restaurant on the seafront.
[ترجمه ترگمان]او یک رستوران خانوادگی در ساحل دریا را اداره می کند
[ترجمه گوگل]او یک رستوران ماهی خانواده بر روی ساحل اجرا می کند

5. All the shops on the seafront had crab for sale.
[ترجمه ترگمان]همه فروشگاه ها در اسکله ساحل دریا برای فروش خرچنگ داشتند
[ترجمه گوگل]تمام مغازه ها در ساحل دارای خرچنگ برای فروش بودند

6. A private lift leads to the seafront, beach entrance is complimentary and deckchairs and umbrellas can be hired.
[ترجمه ترگمان]یک آسانسور خصوصی به اسکله ساحل دریا منتهی می شود، ورودی ساحلی خوشایند است و deckchairs و چترها می توانند استخدام شوند
[ترجمه گوگل]آسانسور خصوصی به سمت ساحل منتهی می شود، ورودی ساحل کاملی است و صندلی های آرام و چتر می توانند استخدام شوند

7. She walked along the seafront until she was out of sight of the house.
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که از جلوی خانه خارج شد، به راه افتاد
[ترجمه گوگل]او در امتداد ساحل دریا راه می رفت تا زمانی که از خانه خارج شده بود

8. Few people went to the seafront at night; a follower would be fairly easy to spot.
[ترجمه ترگمان]در شب افراد کمی به اسکله دریا رفتند؛ یکی از پیروان نسبتا راحت بود
[ترجمه گوگل]چند نفر در شب به ساحل رفتند؛ یک دنبال کننده به اندازه کافی آسان است

9. Just 100 yards from the seafront and you step back through the centuries, giving you a real feel of medieval life.
[ترجمه ترگمان]فقط ۱۰۰ یارد با the فاصله داری و بعد از قرن ها، احساس واقعی زندگی قرون وسطایی به تو دست می دهد
[ترجمه گوگل]فقط 100 متری از ساحل و شما از طریق قرن ها عقب می افتید، به شما یک احساس واقعی از زندگی قرون وسطی می دهد

10. Located in a perfect position close to the seafront, entertainment, town centre and conference centre.
[ترجمه ترگمان]این مرکز در یک موقعیت عالی نزدیک به اسکله، سرگرمی، مرکز شهر و مرکز کنفرانس قرار دارد
[ترجمه گوگل]واقع در موقعیت عالی نزدیک به ساحل، سرگرمی، مرکز شهر و مرکز کنفرانس است

11. Others stroll along the seafront On living stones the mottled colour of skin.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر در امتداد کناره دریا قدم می زنند بر روی سنگ های زنده، رنگ خال خال پوست
[ترجمه گوگل]دیگران در امتداد ساحل دریا روی سنگ های زنده رنگ پوست پهن می کنند

12. Two years ago they bought the seafront house as a weekend retreat.
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش آن ها خانه seafront را به عنوان یک عقب نشینی آخر هفته خریدند
[ترجمه گوگل]دو سال پیش خانه ی ساحلی را به عنوان یک عقب نشینی آخر هفته خرید

13. Beautifully located on the seafront at Hythe with a resident professional and golf lessons available.
[ترجمه ترگمان]که به زیبایی در اسکله ساحل دریا در Hythe با درس های حرفه ای و گلف در دسترس قرار دارد
[ترجمه گوگل]با خیال آسوده در ساحل در Hythe واقع شده است و با مقر حرفه ای و گلف در دسترس است

14. And the seafront of the Humberside resort of Bridlington was declared an exclusion zone by police after similar havoc.
[ترجمه ترگمان]و اسکله Humberside of از منطقه seafront پس از ویرانی مشابه، به منطقه طرد شده توسط پلیس اعلام شد
[ترجمه گوگل]و پس از تخریب مشابه، ساحلی ساحلی Humberside Bridlington توسط پلیس اعلام شد

15. A freak wave wrecked most of the seafront.
[ترجمه ترگمان]موج غریبی بیشتر the را شکست
[ترجمه گوگل]موج عجیب و غریب بسیاری از ساحل را خراب کرد


کلمات دیگر: