• absentee ballot, voting by citizens who are unable to vote at their regular polling place on an election day (usually sent by mail)
absentee voting
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
absentee voting ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: رأی دهی غایبان
تعریف: شرکت در انتخابات بدون حضور در پای صندوق رأی، به دلایل مجاز
واژه مصوب: رأی دهی غایبان
تعریف: شرکت در انتخابات بدون حضور در پای صندوق رأی، به دلایل مجاز
کلمات دیگر: