1. The control device for the obstacle - a voidance of the endoscope is a part of the automatic obstacle - a- voidance subsystem of endoscopy.
[ترجمه ترگمان]دستگاه کنترل برای مانع - a از the بخشی از یک زیر سیستم خودکار - a of است
[ترجمه گوگل]دستگاه کنترل برای مانع - انقباض اندوسکوپ بخشی از مانع اتوماتیک - زیر سیستم endoscopy است
2. With the development of the economics, the excessive exploitation and the unconscionable using of the resources, freewill voidance of the pollutant make the environmental problems much more serious.
[ترجمه ترگمان]با توسعه اقتصاد، بهره برداری بیش از حد و بهره برداری بیش از حد از منابع، freewill voidance از آلاینده، مشکلات زیست محیطی را جدی تر می کند
[ترجمه گوگل]با توسعه اقتصاد، استثمار بیش از حد و استفاده غیرقابل انکار از منابع، آزادی آزاد بودن آلودگی، مشکلات زیست محیطی را بسیار جدی تر می کند
3. The thesis is devided into four parts:Part one discusses the fundamentals of government voidance by western scholars, which is the theoretical basis of the paper.
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه به چهار بخش تقسیم شده است: بخش اول اصول of دولت توسط اندیشمندان غربی را مورد بحث قرار می دهد که اساس نظری این مقاله است
[ترجمه گوگل]این پایان نامه به چهار قسمت تقسیم می شود قسمت اول، مبانی تحریم دولت را از سوی دانشمندان غربی مورد بحث قرار می دهد، که مبنای نظری این مقاله است
4. In this paper, the author presents his study on government voidance concerning the current state of Chinese government as a result of years study and practice.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نویسنده مطالعه خود را در مورد دولت چین در رابطه با وضعیت کنونی دولت چین در نتیجه سال ها مطالعه و تمرین ارائه کرده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نویسنده، مطالعه خود را در رابطه با دولت دولت چین در مورد وضعیت فعلی دولت چین به عنوان نتیجه مطالعه و تمرین سال ارائه می دهد
5. Secondly, according to different norms, the void administrative acts can be classified as: absolute and relative voidance, natural and non-natural, whole and part, and so on.
[ترجمه ترگمان]دوم، با توجه به هنجارهای متفاوت، اقدامات اجرایی تهی را می توان به صورت زیر طبقه بندی کرد: مطلق و نسبی، طبیعی و غیر طبیعی، کل و بخشی، و غیره
[ترجمه گوگل]دوم، طبق هنجارهای مختلف، اعمال مدیریت اجباری می توانند به صورت مطلق و نسبی، طبیعی و غیر طبیعی، کامل و جزئی و غیره طبقه بندی شوند
6. This text is totally divided into four parts: Chapter 1 summarizes the concept and value target of the voidance system of civil evidence.
[ترجمه ترگمان]این متن بطور کامل به چهار بخش تقسیم شده است: بخش ۱ مفهوم و هدف ارزش سیستم voidance از شواهد مدنی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این متن کاملا به چهار بخش تقسیم شده است فصل 1 خلاصه ای از مفهوم و اهداف ارزش سیستم انحصاری مدرک مدنی است