1. the recent uproar about corruption in the government
جنجال اخیر درباره ی فساد در دستگاه دولت
2. the sudden uproar of the game's viewers
غریو ناگهانی تماشاچیان مسابقه
3. The book caused an uproar in France.
[ترجمه ترگمان]این کتاب موجب هیاهو در فرانسه شد
[ترجمه گوگل]این کتاب در فرانسه موجب خشم شد
4. The announcement caused uproar in the crowd.
[ترجمه ترگمان]این خبر باعث اغتشاش در میان جمعیت شد
[ترجمه گوگل]این اعلامیه موجب خشم مردم شد
5. She could hear the uproar in the room.
[ترجمه ترگمان]صدای هیاهو را در اتاق می شنید
[ترجمه گوگل]او می تواند شوخی در اتاق را بشنود
6. Chieko appeared oblivious to the uproar.
[ترجمه ترگمان]Chieko از این هیاهو بی خبر بود
[ترجمه گوگل]Chieko به نظر می رسد فراموش نشدنی به طوفان
7. The uproar led to the establishment of bioethics committees to oversee research.
[ترجمه ترگمان]این آشوب منجر به ایجاد کمیته های تخصصی زیستی برای نظارت بر تحقیقات شد
[ترجمه گوگل]سر و صدا به ایجاد کمیته های زیستی منجر شد تا نظارت بر تحقیقات انجام شود
8. The article caused uproar when it was published.
[ترجمه ترگمان]این مقاله باعث ایجاد جنجالی در زمان انتشار آن شد
[ترجمه گوگل]این مقاله زمانی که منتشر شد، موجب خشم شد
9. There was uproar over the tax increases.
[ترجمه ترگمان]هرج و مرج بر سر افزایش مالیات ها وجود داشت
[ترجمه گوگل]در مورد افزایش مالیات، طغیان کرد
10. There was a great uproar over plans to pull down the old library.
[ترجمه ترگمان]کلی نقشه کشیده بودند تا کتابخانه قدیمی را پایین بکشند
[ترجمه گوگل]یک قهرمان بزرگ در مورد برنامه هایی برای پایین آوردن کتابخانه قدیمی وجود دارد
11. The whole hall was in uproar after the announcement.
[ترجمه ترگمان]تمام تالار بعد از اعلام این خبر، سرو صدا راه انداخته بود
[ترجمه گوگل]کل سالن بعد از اعلان خشمگین شد
12. The house was in an uproar, with babies crying and people shouting.
[ترجمه ترگمان]خانه در حال هیاهو و هیاهو بود و بچه ها گریه می کردند و مردم فریاد می زدند
[ترجمه گوگل]این خانه در حال چرخش بود، با بچه ها گریه کرد و مردم فریاد زدند
13. The town is in uproar over the dispute.
[ترجمه ترگمان]شهر در حال هیاهو و هیاهو است
[ترجمه گوگل]این شهر بر سر اختلاف است
14. Financial markets were in uproar after the crash of the rouble.
[ترجمه ترگمان]پس از سقوط یک روبل، بازارهای مالی در حال آشوب بودند
[ترجمه گوگل]بازارهای مالی پس از سقوط ارزش روبل در حال سقوط بودند
15. Her comments provoked uproar from the audience.
[ترجمه ترگمان]نظرات او باعث ایجاد هیاهو از طرف حضار شد
[ترجمه گوگل]نظراتش باعث خشم مخاطبان شد