کلمه جو
صفحه اصلی

upturn


معنی : برگشت، تبدیل به احسن، تغییر وضع، چرخش ببالا
معانی دیگر : ترقی، بالا گرفتن کار و کاسبی، چرخش یا قوس روبه بالا، فراز چرخی، به سوی بالا چرخیدن، برگشت بوضع بهتر، روبترقی

انگلیسی به فارسی

صعود، تبدیل به احسن، تغییر وضع، برگشت، چرخش ببالا


چرخش ببالا، برگشت (بوضع بهتر)، تبدیل به احسن،تغییر وضع، روبترقی


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: upturns, upturning, upturned
(1) تعریف: to turn over, up, or upward.

(2) تعریف: to upset or throw into disorder; cause upheaval of.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to turn over, up, or upward.
اسم ( noun )
• : تعریف: an upward or rising movement or trend.
متضاد: downturn, slump
مشابه: increase

- an upturn in prices
[ترجمه ترگمان] تبدیل به احسن خواهد شد
[ترجمه گوگل] افزایش قیمت ها

• change for the better, upward trend (in prices, business, etc.)
turn upwards; turn over
if there is an upturn in something such as a country's economy, it starts to improve.

مترادف و متضاد

برگشت (اسم)
tergiversation, reprise, return, repercussion, backstroke, relapse, regression, regress, reflux, reversal, turnover, revert, coming back, recrudescence, regurgitation, retrogression, refluence, upturn

تبدیل به احسن (اسم)
upturn

تغییر وضع (اسم)
upturn

چرخش به بالا (اسم)
upturn

جملات نمونه

1. the upturn in economic activity
ازدیاد فعالیت های اقتصادی

2. The economy is experiencing an upturn.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد تبدیل به احسن می شود
[ترجمه گوگل]اقتصاد در حال افزایش است

3. Her luck seems to have taken an upturn / to be on the upturn.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد شانس او تبدیل به احسن شده باشد، تبدیل به احسن شود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد شانس او ​​صعود / صعود باشد

4. They do not expect an upturn in the economy until the end of the year.
[ترجمه ترگمان]آن ها انتظار تغییر در اقتصاد تا پایان سال را ندارند
[ترجمه گوگل]آنها انتظار ندارند تا تا پایان سال رشد اقتصادی داشته باشند

5. This upturn in the country's economy is a splendid signpost to the future.
[ترجمه ترگمان]این تغییر وضعیت در اقتصاد کشور، راهنمایی عالی برای آینده است
[ترجمه گوگل]این پیشرفت در اقتصاد کشور یک نشانه پر زرق و برق برای آینده است

6. Investors should not expect a sharp upturn in the economy.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران نباید انتظار تغییر در اقتصاد را داشته باشند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران نباید از رشد چشمگیر اقتصاد انتظار داشته باشند

7. There has been a modest upturn in most parts of the industry.
[ترجمه ترگمان]در اغلب بخش های این صنعت تبدیل به احسن شده است
[ترجمه گوگل]در اکثر بخش های صنعت، روند صعودی اندک بوده است

8. There are signs of an upturn in the economy.
[ترجمه ترگمان]در اقتصاد نشانه هایی از تبدیل به احسن وجود دارد
[ترجمه گوگل]نشانه هایی از پیشرفت در اقتصاد وجود دارد

9. Their fortunes have taken an upturn.
[ترجمه ترگمان]سرنوشت آن ها تبدیل به upturn شده
[ترجمه گوگل]ثروت آنها پیشرفت زیادی به دست آورده است

10. Their fortunes have taken an upturn in recent months.
[ترجمه ترگمان]سرنوشت آن ها در ماه های اخیر تبدیل به احسن شده است
[ترجمه گوگل]وضعیت شان در ماه های اخیر افزایش یافته است

11. Sales are on the upturn.
[ترجمه ترگمان]فروش به صورت احسن انجام می شود
[ترجمه گوگل]فروش در حال افزایش است

12. The restaurant trade is on the upturn.
[ترجمه ترگمان]حرفه رستوران تبدیل به احسن خواهد شد
[ترجمه گوگل]تجارت رستوران در حال افزایش است

13. Motor industry analysts say Rover's upturn is partly down to efforts to improve its image.
[ترجمه ترگمان]به گفته تحلیلگران صنعت موتور، این تبدیل به احسن می باشد تا به تلاش ها برای بهبود وجهه آن کمک کند
[ترجمه گوگل]تحلیلگران صنعت خودرو می گویند که رشد رور تا حدی به تلاش برای بهبود تصویر آن است

14. The upturn in aviation traffic will help lift demand for commercial aircraft.
[ترجمه ترگمان]تغییر در ترافیک هوایی به بالا بردن تقاضا برای هواپیماهای تجاری کمک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]افزایش ترافیک هوایی باعث افزایش تقاضا برای هواپیماهای تجاری خواهد شد

15. Shop sales grew again in May, but the upturn was relatively modest.
[ترجمه ترگمان]فروش خرید و فروش در ماه مه دوباره رشد یافت، اما این تبدیل به احسن انجام شد
[ترجمه گوگل]فروش مغازه ها در ماه مه دوباره افزایش یافت، اما روند صعودی آن نسبتا متوسط ​​بود

the upturn in economic activity

ازدیاد فعالیتهای اقتصادی


پیشنهاد کاربران

رونق، پیشرفت

صعود رونق

upturn ( اقتصاد )
واژه مصوب: فراگشت 2
تعریف: بهبود یا حرکت رو به رشد در وضعیت اقتصادی یا زندگی افراد


کلمات دیگر: