خرد کردن، پاک کردن، تحریک کردن، ساییدن، خراشیدن زدودن، حک کردن، بر انگیختن
abrading
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• wearing off or down by scraping; erosion
جملات نمونه
1. Much of the skin on her arm was abraded.
[ترجمه ترگمان]خیلی از پوست بازویش بی حس شده بود
[ترجمه گوگل]بسیاری از پوست بر روی دست او ریز ریز شد
[ترجمه گوگل]بسیاری از پوست بر روی دست او ریز ریز شد
2. My skin was abraded and very tender.
[ترجمه ترگمان]پوست من خراشیده و خیلی نرم بود
[ترجمه گوگل]پوست من ریز شده و بسیار منصفانه است
[ترجمه گوگل]پوست من ریز شده و بسیار منصفانه است
3. Their gossips abraded her into restlessness.
[ترجمه ترگمان]gossips بی قراری می کرد
[ترجمه گوگل]شایعات بی رحمانه او را بی رحم می کند
[ترجمه گوگل]شایعات بی رحمانه او را بی رحم می کند
4. The place is apparently being slowly abraded by a fine, stinging dust blown across Patagonia by the unceasing gales.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این محل به آرامی با گرد و غبار و گرد و غبار و گرد و غبار در سراسر پاتاگونیا در وزش باد مداوم خراشیده شده است
[ترجمه گوگل]ظاهرا محل آن به آرامی با یک گرد و غبار ریز، خرد شده در سراسر پاتاگونیا توسط نیروهای بی پایان خسته شده است
[ترجمه گوگل]ظاهرا محل آن به آرامی با یک گرد و غبار ریز، خرد شده در سراسر پاتاگونیا توسط نیروهای بی پایان خسته شده است
5. We are chalk and cheese; our personalities are radically different and likely to abrade each other.
[ترجمه ترگمان]ما گچ و پنیر هستیم؛ شخصیت ما کاملا متفاوت است و به احتمال زیاد یکدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند
[ترجمه گوگل]ما گچ و پنیر هستیم؛ شخصیت های ما کاملا متفاوت هستند و احتمال دارد که یکدیگر را خرد کنند
[ترجمه گوگل]ما گچ و پنیر هستیم؛ شخصیت های ما کاملا متفاوت هستند و احتمال دارد که یکدیگر را خرد کنند
6. The majority of single brooches examined were found to be more abraded on the top left corner than the top right.
[ترجمه ترگمان]بیشتر of مورد بررسی قرار گرفته بودند که در گوشه سمت چپ بالای سمت راست قرار داشتند
[ترجمه گوگل]اکثریت بروک های تک مورد بررسی شده در گوشه بالا سمت چپ نسبت به راست بالا بالا رفته اند
[ترجمه گوگل]اکثریت بروک های تک مورد بررسی شده در گوشه بالا سمت چپ نسبت به راست بالا بالا رفته اند
7. A slightly larger percentage of pairs of brooches were more abraded on the top right than the top left corner.
[ترجمه ترگمان]کمی بزرگ تر از جفت of بیشتر در سمت راست بالای گوشه سمت چپ قرار داشتند
[ترجمه گوگل]درصد کمی بیشتر از جفت بروش ها در سمت راست بالا از گوشه سمت چپ بالا رفته بود
[ترجمه گوگل]درصد کمی بیشتر از جفت بروش ها در سمت راست بالا از گوشه سمت چپ بالا رفته بود
8. The only way to shape it is to abrade it with even harder substances.
[ترجمه ترگمان]تنها راه برای شکل دادن آن این است که آن را با مواد سخت تر از هم جدا کنید
[ترجمه گوگل]تنها راه شکل دادن این است که آن را با مواد حتی سخت تر خرد کنیم
[ترجمه گوگل]تنها راه شکل دادن این است که آن را با مواد حتی سخت تر خرد کنیم
9. It amazed her now how completely love could abrade those sharp edges.
[ترجمه ترگمان]اکنون به حیرت افتاده بود که چه قدر عشق و عشق می تواند بر این لبه تیز اثر بگذارد
[ترجمه گوگل]او اکنون شگفت زده شده است که چگونه می تواند کاملا عاشق این لبه های تیز باشد
[ترجمه گوگل]او اکنون شگفت زده شده است که چگونه می تواند کاملا عاشق این لبه های تیز باشد
10. Her instants of selfless love, so focused upon me, are balm for my abraded ego.
[ترجمه ترگمان]لحظه های عشق از خود گذشتگی، که روی من متمرکز شده، مرهم برای نفس خراشیده من هستند
[ترجمه گوگل]لحظات خود را از عشق خودخواه، به طوری که بر من متمرکز شده، برای مضر من ریز ریز شده مومیایی کردن است
[ترجمه گوگل]لحظات خود را از عشق خودخواه، به طوری که بر من متمرکز شده، برای مضر من ریز ریز شده مومیایی کردن است
11. Features and use:It is used for abrading rubber, plastic or the same kind material like them. has the advantage of two grinding wheel working at the same time.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها و استفاده: آن برای abrading لاستیک، پلاستیک یا همان مواد مشابه مانند آن ها استفاده می شود مزیت دو چرخ لاستیکی که همزمان کار می کنند را دارد
[ترجمه گوگل]ویژگی ها و استفاده از آن برای ریز کردن لاستیک، پلاستیکی یا مواد مشابه همانند آنها استفاده می شود مزیت دو چرخ سنگزنی در همان زمان دارد
[ترجمه گوگل]ویژگی ها و استفاده از آن برای ریز کردن لاستیک، پلاستیکی یا مواد مشابه همانند آنها استفاده می شود مزیت دو چرخ سنگزنی در همان زمان دارد
12. Cluth's abrading is already an old topic, but in the praxis how cut to abrade, but is what everyone at pay attention to, today we to talk about once.
[ترجمه ترگمان]abrading Cluth در حال حاضر یک موضوع قدیمی است، اما در عمل (پراکسیس، چگونه به abrade کاهش پیدا می کند، اما آنچه که همه باید به آن توجه کنند، امروزه ما باید در مورد آن صحبت کنیم
[ترجمه گوگل]خرد کردن Cluth در حال حاضر موضوع قدیمی است، اما در praxis که چگونه برش خراشیده، اما آنچه که همه توجه داشته باشید، امروز ما در مورد یک بار صحبت کنید
[ترجمه گوگل]خرد کردن Cluth در حال حاضر موضوع قدیمی است، اما در praxis که چگونه برش خراشیده، اما آنچه که همه توجه داشته باشید، امروز ما در مورد یک بار صحبت کنید
13. The solid phase abrading and calcining at the proper temperature are necessary to this step.
[ترجمه ترگمان]فاز جامد abrading و calcining در دمای مناسب برای این مرحله ضروری هستند
[ترجمه گوگل]فاز جامد خرد کردن و کالسی کردن در دمای مناسب برای این مرحله ضروری است
[ترجمه گوگل]فاز جامد خرد کردن و کالسی کردن در دمای مناسب برای این مرحله ضروری است
14. The abrasive article is useful for abrading a workpiece.
[ترجمه ترگمان]ماده ساینده برای abrading یک قطعه کار مفید است
[ترجمه گوگل]مقاله ساینده برای خرد کردن یک قطعه کار مفید است
[ترجمه گوگل]مقاله ساینده برای خرد کردن یک قطعه کار مفید است
پیشنهاد کاربران
ساییدن
کلمات دیگر: