1. he was a supporter of our party and withal an excellent writer too
او از حزب ما پشتیبانی می کرد و ضمنا نویسنده ی خوبی هم بود.
2. the singer had a bad cold but her voice was beautiful withal
آواز خوان سرماخوردگی بدی داشت ولی با این وجود صدایش زیبا بود.
3. Withal the government should establish the female farmer workers social guarantee system.
[ترجمه ترگمان]Withal دولت باید سیستم تضمین اجتماعی کارگران زن کشاورز را تاسیس کند
[ترجمه گوگل]دولت باید از سیستم تضمین اجتماعی کارگران زن کشاورزان بسازد
4. What sword did he defend himself withal?
[ترجمه ترگمان]با این حال چه شمشیری از خودش دفاع کرد؟
[ترجمه گوگل]او از شمشیر خود دفاع کرد؟
5. Withal, I always hold an optimistic attitudes.
[ترجمه ترگمان]با این حال، من همیشه نگرش های خوش بینانه ای دارم
[ترجمه گوگل]وایتال، من همیشه یک نگرش خوش بینانه دارم
6. Rough in manner but withal a noble, tender-hearted man, he suddenly saw a three-year-old girl toddling out of an alley accompanied by a dog.
[ترجمه ترگمان]به طرز رفتارش خشن بود، اما با آن مرد نجیب و خوش قلب، ناگهان یک دختر سه ساله را دید که همراه یک سگ بیرون می رود
[ترجمه گوگل]به طرز نادرستی، اما با یک مرد نجیب و مهربان، او ناگهان یک دختر سه ساله را دید که از کوچه همراه سگ بیرون زد
7. I should not love withal, unless that thou.
[ترجمه ترگمان]من آن را دوست ندارم مگر این که تو
[ترجمه گوگل]من نباید عادت کنم، مگر اینکه تو
8. Withal, Holy fool culture is very important in the course of creation of Tarkovsky's movie view.
[ترجمه ترگمان]Withal، فرهنگ احمق مقدس در دوره ایجاد نمای فیلم Tarkovsky بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]ویلال، فرهنگ احمق مقدس در طول ایجاد فیلم تارکوفسکی بسیار مهم است
9. She is fair and a wise lady withal.
[ترجمه ترگمان]او زن زیبایی است و با آن هم یک زن عاقل
[ترجمه گوگل]او منصف است و خانم عاقل و معصوم است
10. But, withal, a real renaissance occurred, and America recovered her poetic voice.
[ترجمه ترگمان]اما با این حال، یک رنسانس واقعی رخ داد و آمریکا صدای شاعرانه خود را بازیافت
[ترجمه گوگل]اما، در حقیقت، یک رنسانس واقعی رخ داد، و امریکا صدای شاعرانه اش را بازیابی کرد
11. For with the same measure that ye mete withal It'shall be measured to you again.
[ترجمه ترگمان]زیرا با همان معیاری که در نظر می گیرید باید دوباره با شما اندازه گیری شود
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری های مشابه که شما با آن مواجه می شوید آن را دوباره به شما اندازه گیری می شود
12. What shall he fill his belly withal?
[ترجمه ترگمان]چه باید شکمش را پر کند؟
[ترجمه گوگل]او باید شکم خود را پر کند؟
13. And, withal, 1:1 scale specimen can be employed in simulation test that can avoid appearing the 'distortion' in the scale-down test.
[ترجمه ترگمان]و با این حال ۱: ۱: ۱ نمونه مقیاس می تواند در تست شبیه سازی بکار رود که می تواند از ظاهر شدن اعوجاج در تست کاهش مقیاس اجتناب کند
[ترجمه گوگل]و در مجموع، نمونه 1 1 مقیاس را می توان در آزمایش شبیه سازی استفاده کرد که می تواند مانع ظاهر شدن �تحریف� در آزمون مقیاس شود
14. The street looks more beautiful withal the lights on.
[ترجمه ترگمان]خیابان به نظر زیباتر و زیباتر به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]خیابان به نظر می رسد زیبا تر از چراغ روشن است