کلمه جو
صفحه اصلی

about turn

انگلیسی به انگلیسی

• act of turning 180 degrees (military)
if someone does an about-turn, they change their attitude or opinion about something completely.
turn around!, about face! (command to soldiers in formation)

جملات نمونه

1. She bustled about, turning on lights, moving pillows around on the sofa.
[ترجمه ترگمان]او با عجله دور شد، چراغ ها را روشن کرد، بالش ها را روی کاناپه جا داد
[ترجمه گوگل]او در مورد روشن کردن، روشن کردن چراغ ها، حرکت بالش در اطراف مبل، مشغول خوردن بود

2. About turn! ' barked the sergeant-major.
[ترجمه امیر حسین] لغو تصمیم!گروهبان با بدخلقی گفت.
[ترجمه ترگمان]! در مورد چرخش گروهبان با بدخلقی گفت:
[ترجمه گوگل]درباره نوبت 'سرمربی بزرگ سر داد

3. He had some cockamamie idea about turning waste paper into animal food.
[ترجمه ترگمان]او در مورد تبدیل کردن کاغذ باطله به غذای حیوانات فکر بهتری داشت
[ترجمه گوگل]او برخی از ایده های cockamamie در مورد تبدیل کاغذ زباله به مواد غذایی حیوانی بود

4. But he has no illusions about turning Nomo.
[ترجمه ترگمان]اما هیچ پندار خامی درباره تبدیل شدن به nomo ندارد
[ترجمه گوگل]اما او درباره اتمام نومو هیچ توهمی ندارد

5. Is it not also about turning a caring service into a business?
[ترجمه ترگمان]آیا این موضوع در مورد تبدیل خدمات مراقبتی به کسب وکار نیست؟
[ترجمه گوگل]آیا این نیز در مورد تبدیل یک سرویس مراقبت به یک کسب و کار نیست؟

6. In a surprise policy about turn the Government is to raise the minimum adult wage by 10p an hour to £ 70.
[ترجمه ترگمان]در یک سیاست غافلگیر کننده در مورد تغییر دولت این است که حداقل دست مزد بزرگسالان را ۱۰ ساعت به ۷۰ پوند افزایش دهد
[ترجمه گوگل]در یک سیاست غافلگیر کننده در مورد نوبت دولت، افزایش حداقل دستمزد بزرگسالان با 10 پوند در ساعت به 70 پوند افزایش می یابد

7. Anyway, all I can remember is something about turning the other cheek which I don't believe in.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، تنها چیزی که یادم می اید این است که گونه دیگری را که به آن اعتقاد ندارم برگردانم
[ترجمه گوگل]به هر حال، همه چیزهایی که می توانم به یاد بیاورم، چیزی است که در مورد تبدیل کردن گونه دیگری که من باور نمی کنم

8. Everyone talks about Turn which is a challenging corner, but there are plenty of other blind, fast and challenging corners.
[ترجمه ترگمان]هر کسی در مورد تبدیل آن صحبت می کند که یک گوشه چالش برانگیز است، اما بسیاری از گوشه های کور، سریع و چالش برانگیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]هر کس در مورد نوبت صحبت می کند که یک گوشه چالش انگیز است، اما بسیاری از گوشه های کور، سریع و چالشبرانگیز نیز وجود دارد

9. The Phinneys-the parents of his schoolmate Tad-were very sporting about turning their house into an armed camp for the night.
[ترجمه ترگمان]The - پدر و مادر او، تد - که در عوض کردن خانه آن ها در یک اردوگاه مسلح برای شب خیلی جالب بود
[ترجمه گوگل]Phinneys - پدر و مادر شاگردانش تاد - در مورد تبدیل خانه خود به یک اردوگاه مسلحانه برای شب بسیار ورزشی بودند

10. As he arrived at the Pearly Gates, Smith met his maker and about turn of events.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به دروازه Pearly رسید، اسمیت سازنده خود و در مورد تبدیل وقایع ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]همانطور که او در Gears of Pearl وارد شد، اسمیت با سازنده خود و در مورد وقایع حوادث دیدار کرد

11. If the dog got out in front I did an about turn and said HEEL and corrected the dog back into position.
[ترجمه ترگمان]اگر سگ جلو می رفت من چرخیدم و گفتم: heel و سگ را به حالت اولش برگرداند
[ترجمه گوگل]اگر سگ به جلو برود، من در مورد نوبت انجام دادم و گفت: HEEL و سگ را دوباره به موقعیت اصلاح کرد

پیشنهاد کاربران

تغییر بزرگ

about - face
عقب گرد، دگرگونی، وارون روی، تغییر جهت

تغیر بزرگ - تفاوت بزرگ

تغییر موضع ، عقب گرد


کلمات دیگر: