کلمه جو
صفحه اصلی

thanksgiving day


معنی : روز شکرگزاری، چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر
معانی دیگر : امر

انگلیسی به فارسی

روز شکرگزاری، چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر


(آمریکا) چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر، روز شکرگزاری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a U.S. holiday in late November that commemorates the good harvest of the Pilgrims in 1621; Thanksgiving.

• national holiday of feasting and giving thanks for divine blessings or goodness (celebrated on the last thursday in november in the united states and on the second monday in october in canada)

مترادف و متضاد

روز شکرگزاری (اسم)
thanksgiving day

چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر (اسم)
thanksgiving day

جملات نمونه

1. Wish you a very special Thanksgiving Day for you and your family.
[ترجمه امیر] روز شکرگذاری ویژهای برای شما و خانواده تان باشه
[ترجمه حورا] روز شکرگزاری ویژه ای برای شما و خانواده تان آرزومندم.
[ترجمه ترگمان]برات آرزو می کنم که روز شکرگزاری خاصی برای تو و خانوادت باشه
[ترجمه گوگل]روز شکرگذاری ویژه ای برای شما و خانواده تان بخورید

2. It's traditional in America to eat turkey on Thanksgiving Day.
[ترجمه ترگمان]در آمریکا سنتی است که بوقلمون را در روز شکرگزاری بخورید
[ترجمه گوگل]این در مصر سنتی است که بوقلمون را در روز شکرگزاری بخورد

3. Love you all this Thanksgiving Day.
[ترجمه ترگمان] روز شکر گزاری رو دوست دارم
[ترجمه گوگل]همه این روز شکرگذاری را دوست دارم

4. Have a FULL Thanksgiving day!
[ترجمه Yasi] یک روز شکرگذاری پر از نعمت و محصول داشته باشید
[ترجمه ترگمان]روز شکر گذاری مبارک
[ترجمه گوگل]یک روز شکرگذاری کامل داشته باشید

5. Thousands of people viewed the Thanksgiving Day parade.
[ترجمه ترگمان]هزاران نفر به رژه روز شکرگزاری نگاه کردند
[ترجمه گوگل]هزاران نفر از مردم، روز عید شکرگزاری را مشاهده کردند

6. I envision myself doing something on Thanksgiving Day with a soup kitchen.
[ترجمه ترگمان]من خودم یه کاری می کنم که تو روز شکرگزاری با یه آشپزخونه سوپ درست کنم
[ترجمه گوگل]من خودم را تصور می کنم که در روز شکرگذاری با آشپزخانه سوپ کار می کند

7. Today, Thanksgiving Day, it is certainly the place to be.
[ترجمه ترگمان]امروز روز شکر گزاری جایی است که باید باشد
[ترجمه گوگل]امروز، روز شکرگذاری، قطعا جایگاه آن است

8. NBC Radio broadcast the first national Thanksgiving Day game in 193 when the Detroit Lions hosted the Chicago Bears.
[ترجمه ترگمان]رادیو NBC اولین بازی ملی در سال ۱۹۳ را در سال ۱۹۳ میلادی پخش کرد
[ترجمه گوگل]رادیو NBC اولین بازی روز شکرگذاری ملی را در سال 193 پخش کرد زمانی که شیرهای دیترویت خرسهای شیکاگو را میزبانی کردند

9. As a historical, national and religious holiday, Thanksgiving Day began with the English in Plymouth Colony.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک تعطیلات تاریخی، ملی و مذهبی، روز شکرگزاری با انگلیسی در کلنی Plymouth آغاز شد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک تعطیلات تاریخی، ملی و مذهبی، روز شکرگذاری با انگلیسی در Colony of Plymouth آغاز شد

10. Sean: It'sounds like our Thanksgiving Day and Christmas Eve. What else ?
[ترجمه ترگمان]به نظر میرسه روز شکرگذاری و عید کریسمس - مون باشه دیگه چی؟
[ترجمه گوگل]شان آن را مانند روز شکرگذاری ما و شب کریسمس چه چیز دیگری ؟

11. The Thanksgiving Day parade is always such great fun.
[ترجمه ترگمان]رژه روز شکرگزاری همیشه خیلی باحاله
[ترجمه گوگل]رژه روز شکرگذاری همیشه بسیار سرگرم کننده است

12. Slap-up lunches and colourful parades marked Thanksgiving Day in America.
[ترجمه ترگمان]غذاهای رنگین کمانی و رژه رنگارنگ روز شکرگزاری را در آمریکا جشن گرفتند
[ترجمه گوگل]ناهار خوری و پارادوکس های رنگارنگ روز شکرگذاری در آمریکا مشخص شد

13. Thanksgiving Day is, in every sense, a national in the United States.
[ترجمه ترگمان]روز شکرگزاری به هر معنا، یک ملت ملی در آمریکا است
[ترجمه گوگل]روز شکرگزاری، به هر حال، یک ملیت در ایالات متحده است

14. The Seniors threw a masquerade party on Thanksgiving Day.
[ترجمه ترگمان]سال آخریا جشن بالماسکه رو در روز شکرگزاری خراب کردن
[ترجمه گوگل]سالمندان در روز شکرگذاری یک جشن پاپ کور را پرتاب کردند

15. You won an adult Thanksgiving day spelling bee.
[ترجمه ترگمان] تو روز شکرگزاری روز شکرگذاری رو برنده شدی
[ترجمه گوگل]شما یک زنبور عسل روز شکرگزاری روز را به دست آوردید

پیشنهاد کاربران

روز شکر گذاری. در این روز به یاد برداشت خوب زارعان جشن میگیرن و این روز تعطیل است.


کلمات دیگر: