کلمه جو
صفحه اصلی

ursine


معنی : خرس مانند، شبیه خرس
معانی دیگر : وابسته به یا مانند خرس، خرسی

انگلیسی به فارسی

خرس مانند، شبیه خرس


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, relating to, or resembling a bear or bears.

• bearlike; of bears

مترادف و متضاد

خرس مانند (صفت)
ursine

شبیه خرس (صفت)
ursine

جملات نمونه

1. Regrettablly is, be in ursine city commonly prices when, investor can be far from these pannikin.
[ترجمه ترگمان]در شهر ursine معمولا زمانی که، سرمایه گذار می تواند خیلی دورتر از این پیمانه باشد
[ترجمه گوگل]ناامید کننده است، در قیمت های معمولی در شهر ursine، زمانی که سرمایه گذار می تواند از این pannikin دور باشد

2. Ursine Fylgja comes into play with four healing counters on it.
[ترجمه ترگمان]ursine Fylgja با چهار پیشخوان درمان در آن بازی می کند
[ترجمه گوگل]Ursine Fylgja به بازی با چهار شمارنده بهبود در آن می آید

3. Accordingly, hare bravery already became ursine bravery substitute.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، شجاعت خرگوش به عنوان جانشین شجاعت شناخته شد
[ترجمه گوگل]بر این اساس، شجاعت خرگوش در حال حاضر جایگزین شجاعت ursin شده است

4. Ursine father: "Foolish the child, you are of course!"
[ترجمه ترگمان]پدر ursine: \"تو چقدر احمق هستی!\"
[ترجمه گوگل]اورتسین پدر 'احمق بچه، شما البته!'

5. Ursine mom: "Of course ah!"
[ترجمه ترگمان]مادر ursine: آه، آه! \"
[ترجمه گوگل]اوریسین مادر 'البته اوه!'

6. And value can be underestimated apparently before the uncertainty that the firm with main powerful area is in ursine city and panic, and can rebound quickly again when economic situation improves.
[ترجمه ترگمان]و ارزش آن را می توان به وضوح قبل از این عدم اطمینان که شرکت با منطقه قدرتمند اصلی در شهر ursine و وحشت است، دست کم گرفت و می تواند به سرعت در زمانی که وضعیت اقتصادی بهبود می یابد، به سرعت بازگشت
[ترجمه گوگل]و ارزش را می توان به ظاهر قبل از عدم اطمینان که شرکت با منطقه قدرتمند اصلی در شهرستان ursine و وحشت است، و می تواند دوباره به سرعت هنگامی که وضعیت اقتصادی بهبود می یابد، به سرعت ظهور

7. But in Jiangyong people cries him rarely"rebuke director", beusedtohowever call him" ursine reporter".
[ترجمه ترگمان]اما در Jiangyong مردم گریه می کنند و به ندرت \"کارگردان را سرزنش می کنند\"، beusedtohowever او را \"گزارشگر ursine\" می نامند
[ترجمه گوگل]اما در Jiangyong مردم او را به ندرت 'rebuke مدیر '، beusedtohowever او را' خبرنگار ursine '

8. Develop hare bravery now popular, its officinal value is high, pharmacodynamics function and ursine courage are similar.
[ترجمه ترگمان]افزایش شجاعت خرگوش در حال حاضر محبوب است، ارزش officinal آن بالا است، عملکرد pharmacodynamics و شجاعت ursine مشابه هستند
[ترجمه گوگل]شادابی خرگوش اکنون محبوب است، ارزش افطاری آن بالا است، عملکرد فارماکودینامیک و شجاعت ursin شبیه هستند

9. Sadi expresses, chinese sina, Sohu and Netease past walk along power plan likeness a few years, and can see, since these 3 stocks reached ursine 2002 city 2001 oneself, go situation is satisfactory.
[ترجمه ترگمان]سعدی بیانگر، سینا، سینا، Sohu و Netease در امتداد الگوی برنامه قدرت چند سال است، و می تواند ببیند، از آنجایی که این ۳ سهام به ursine سال ۲۰۰۲ خود خود رسیدند، وضعیت رضایت بخش است
[ترجمه گوگل]سادی بیان می کند که چین سینا، Sohu و Netease چند سال گذشته در کنار برنامه قدرت قرار دارند و می توانند ببینند، از آنجایی که این سه سهام به خود ارشد 2002 شهر 2001 رسیده است، وضعیت رضایت بخش است

10. Suspicion still feels after Little Bear listens, go asking ursine father.
[ترجمه ترگمان]سو ظن هنوز بعد از اینکه خرس کوچولو گوش می دهد، احساس می کند و از پدرش می پرسد
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه خرس کوچولو را گوش می داد، هنوز شک و تردید احساس می کند، از پدر اورسی می پرسم


کلمات دیگر: