کلمه جو
صفحه اصلی

vouchsafe


معنی : تسلیم شدن، تفویض کردن، بخشیدن، پذیرفتن، اعطا کردن، لطفا حاضر شدن، عطاکردن
معانی دیگر : از سر لطف و بزرگواری کاری را انجام دادن، تفوی­ کردن

انگلیسی به فارسی

vouchsafe، تسلیم شدن، تفویض کردن، لطفا حاضر شدن، پذیرفتن، عطاکردن، بخشیدن، اعطا کردن


تفویض کردن، لطفا حاضر شدن، پذیرفتن، تسلیم شدن،عطاکردن، بخشیدن، اعطا کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: vouchsafes, vouchsafing, vouchsafed
• : تعریف: to grant or give with condescension or as a special favor.
مشابه: concede, grant

- At long last, the company president vouchsafed us fifteen minutes of his precious time to air our grievances.
[ترجمه ترگمان] بالاخره رئیس شرکت به ما پانزده دقیقه مهلت داد تا grievances را به دست آوریم
[ترجمه گوگل] در نهایت، رئیس جمهور شرکت، پانزده دقیقه زمان با ارزش خود را به ما تحمیل کرد تا شکایات ما را رفع کند

• condescend to giving or granting something (as a wish); agree or commit to something
if you vouchsafe something to someone, you give or offer it to them and trust them with it; a formal word.
to vouchsafe something to someone also means to offer an assurance that it is settled and safe; a formal word.

مترادف و متضاد

تسلیم شدن (فعل)
abandon, surrender, give in, submit, capitulate, succumb, quit, vouchsafe, acquiesce, defer, knuckle, obey

تفویض کردن (فعل)
abdicate, confer, devolve, resign, vouchsafe

بخشیدن (فعل)
give, vouchsafe, present, absolve, forgive, donate, remit, give away, assoil, portion, dispense, grant, privilege, pardon, gift, spare, bestow, betake, condone, endue, indue

پذیرفتن (فعل)
vouchsafe, admit, accept, embrace, receive, allow, hear, matriculate, listen

اعطا کردن (فعل)
vouchsafe, grant, award, vest, patent

لطفا حاضر شدن (فعل)
vouchsafe

عطاکردن (فعل)
vouchsafe

جملات نمونه

1. to vouchsafe a reply
از سر لطف و بزرگواری پاسخ دادن

2. As we approached the summit we were vouchsafed a rare vision.
[ترجمه ترگمان]همان طور که به قله آن نزدیک شدیم، یک دید نادر پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]همانطور که ما به این اجلاس نزدیک شدیم، دیدگاه نادرستی به دست آمد

3. Please vouchsafe me a reply.
[ترجمه ترگمان]لطفا به من جواب بدهید
[ترجمه گوگل]لطفا به من جواب بدهید

4. He vouchsafed the information that the meeting had been postponed.
[ترجمه ترگمان]او از اطلاعاتی که این جلسه به تعویق انداخته بود بهره مند شد
[ترجمه گوگل]او اطمینان داد که این جلسه به تعویق افتاده است

5. Eric gritted his teeth and vouchsafed them a few more drops of brandy.
[ترجمه ترگمان]اریک دندان هایش را به هم سایید و چند قطره عرق از آن ها نوشید
[ترجمه گوگل]اریک دندان هایش را گرفت و چند قطره براندی را به آنها داد

6. He thinks himself so important that he won't vouchsafe to visit us any more.
[ترجمه ترگمان]فکر می کند خودش آنقدر مهم است که دیگر به دیدن ما نخواهد آمد
[ترجمه گوگل]او فکر می کند که بسیار مهم است که او دیگر نمی تواند از ما دیدن کند

7. He did not vouchsafe a reply.
[ترجمه ترگمان]او جواب نداد
[ترجمه گوگل]او پاسخی نداشت

8. Vouchsafe me a spirit of faith and knowledge.
[ترجمه ترگمان]به من یک روح ایمان و دانش بده
[ترجمه گوگل]به من احترام بگذارید

9. Elinor would not vouchsafe any answer.
[ترجمه ترگمان]الی نور جوابی نداد
[ترجمه گوگل]الینور هیچ گونه پاسخی را نمی دهد

10. Vouchsafe me a visit.
[ترجمه ترگمان] یه سری به من بزن
[ترجمه گوگل]به من مراجعه کنید

11. 'He drives like a madman,' was all the information he vouchsafed.
[ترجمه ترگمان]او مثل دیوانه ها رانندگی می کرد و تمام اطلاعاتی که در اختیار داشت همین بود
[ترجمه گوگل]'او مانند یک دیوانه رانندگی می کند'، تمام اطلاعاتی بود که او به دست آورده بود

12. They do not always accurately portray the degree of damage, nor do they vouchsafe how long the damage has been there.
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه به طور دقیق میزان آسیب را به تصویر می کشند و نمی دانند که میزان خسارات چقدر است
[ترجمه گوگل]آنها همیشه دقیقا درجه آسیب را نشان نمی دهند و همچنین نمی دانند چه مدت آسیب دیده اند

13. She made that quite clear: it was a triumphal return, although what the triumph was, was not vouchsafed.
[ترجمه ترگمان]آن را کام لا روشن ساخته بود؛ بازگشت پیروزمندانه بود، هرچند که پیروزی در آن نبود
[ترجمه گوگل]او این را کاملا واضح ساخته بود که یک پیروزی پیروزی بود، هرچند که پیروزی آن چه بود، نتوانسته بود

14. There had been no let-up in Mount Etnas eruption, C vouchsafed.
[ترجمه ترگمان]در فوران کوه Etnas، vouchsafed وجود نداشته است
[ترجمه گوگل]هیچ اتفاقی در فوران کوه اتن وجود نداشت، C vouchsafed

to vouchsafe a reply

از سر لطف و بزرگواری پاسخ دادن



کلمات دیگر: