کلمه جو
صفحه اصلی

tetramerous


معنی : چهار تایی، چهارپر، چهار جزیی
معانی دیگر : (زیست شناسی) چهار پار، چهار بخشی

انگلیسی به فارسی

چهار جزیی، چهارتایی، چهارپر


مترادف و متضاد

چهار تایی (صفت)
quadruple, quadripartite, tetraploid, quadric, quaternary, tetramerous

چهارپر (صفت)
tetramerous

چهار جزیی (صفت)
tetramerous

پیشنهاد کاربران

tetramerous ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: چهارپار
تعریف: ویژگی چرخه ای که پارگان آن متشکل از چهار قطعه است


کلمات دیگر: