کلمه جو
صفحه اصلی

vortical


معنی : گردابی، حلقوی
معانی دیگر : وابسته به یا همانند گرداب یا گردباد، گردبادی، گرداب مانند، گردبادمانند

انگلیسی به فارسی

گردابی، حلقوی


vortical، گردابی، حلقوی


انگلیسی به انگلیسی

• of a vortex; resembling a whirlpool or vortex

مترادف و متضاد

گردابی (صفت)
abysmal, vortical, awhirl, vortiginous

حلقوی (صفت)
vortical, vortiginous, annular, convoluted, sigmoid, annulate, convolute, guttural, terete, laryngeal


کلمات دیگر: