کلمه جو
صفحه اصلی

unwrap


معنی : ازاد کردن، صاف کردن، باز کردن، واپیچیدن
معانی دیگر : (چیز بسته بندی شده یا کاغذ پیچ شده و غیره را) باز کردن، بی پوشش کردن، از پوشش در آوردن، باز کردن بسته و غیره

انگلیسی به فارسی

واپیچیدن، باز کردن (بسته و غیره)، آزاد کردن، صاف کردن


باز کردن، واپیچیدن، ازاد کردن، صاف کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: unwraps, unwrapping, unwrapped
• : تعریف: to remove or take off the wrapping of; open.
متضاد: wrap

- The children unwrapped their presents with glee.
[ترجمه احسان] بچه ها با خوشحالی هدایای خود را باز کردند .
[ترجمه ترگمان] بچه ها با خوشحالی presents را باز کردند
[ترجمه گوگل] بچه ها شاد و سرحال بودند
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to lose all or part of the wrapping; become unwrapped.

- The sandwich unwrapped in her backpack.
[ترجمه ترگمان] ساندویچ از کوله پشتی اش باز شد
[ترجمه گوگل] ساندویچ در کوله پشتی او پیچیده شده است

• open, remove the wrapping (e.g. a package)
when you unwrap something, you take off the paper or covering that is around it.

مترادف و متضاد

ازاد کردن (فعل)
release, liberate, free, assert, assoil, ease, franchise, deliver, unfix, unwrap, enfranchise, liberalize, extricate, uncage, unfasten, unhitch, unloose, unstring, unyoke

صاف کردن (فعل)
clear, fine, filter, face, even, sleek, plane, strain, perk, smooth, shave, hone, percolate, pave, liquidize, unwrap, filtrate, smoothen, sleeken

باز کردن (فعل)
undo, open, unfold, disclose, pick, solve, untie, unfix, unscrew, unpack, unwind, unwrap, disengage, disentangle, splay, unbend, unroll, unbolt, unclasp, unclose, unfasten, unhinge, unhitch, unknit, untwist

واپیچیدن (فعل)
unwrap, wrung

جملات نمونه

1. She was anxious for me to unwrap the other gifts.
[ترجمه ترگمان]اون نگران من بود که اون یکی کادوی دیگه رو باز کنم
[ترجمه گوگل]او برای من مشتاق هدیه های دیگر بود

2. Aren't you going to unwrap your presents?
[ترجمه ترگمان]تو نمیخوای presents رو باز کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا نمی خواهید هدیه خود را باز کنید؟

3. Don't unwrap your present until your birthday.
[ترجمه ترگمان]تا روز تولدت بازش نکن
[ترجمه گوگل]قبل از تولد خود، حاضر نیستید

4. The pre-dawn squeals of delight as kiddies unwrap their gifts.
[ترجمه ترگمان]همچنان که کودکان gifts را باز می کنند، از شادی جیغ می کشند
[ترجمه گوگل]طلوع خورشید از لذت به عنوان kiddies هدایای خود را باز کردن

5. Unwrap the turkey and return to the oven for a further 30min to brown, basting occasionally.
[ترجمه ترگمان]به بوقلمون unwrap بزنید و برای ۳۰ دقیقه بیشتر به سمت اجاق باز گردند و در عرض چند دقیقه به قهوه اضافه کنید
[ترجمه گوگل]باز کردن بوقلمون و بازگشت به فر را برای 30 دقیقه بیشتر به قهوه ای، گاه گاهی اوقات

6. Unwrap the foil parcels and serve the bananas with a little chutney if you wish and a mixed salad.
[ترجمه ترگمان]بسته های foil را ببندید و در صورتی که می خواهید سالاد را بخورید، با کمی chutney به موز کمک کنید
[ترجمه گوگل]اگر بخواهید و یک سالاد مخلوط کنید، بسته های فویل را بردارید و با یک چتونی کوچک موز کنید

7. Unwrap and knead again on a lightly floured board for 5 minutes.
[ترجمه ترگمان]پس از پنج دقیقه دوباره گوشت و خمیر را به صورت خمیر درآورد و به صورت خمیر درآورد
[ترجمه گوگل]5 دقیقه پس از باز کردن روی یک تخته بریزید

8. I could not bear to unwrap it.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم تحمل کنم که آن را باز کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم آن را باز کنم

9. Let the turkey cool before you unwrap it.
[ترجمه ترگمان]بذار بوقلمون بخوره قبل از اینکه بازش کنی
[ترجمه گوگل]بگذارید بوقلمون خنک شود قبل از اینکه آن را بردارید

10. When he helps unwrap the Popsicle wraps, he will add: [ You are welcome! ].
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او به باز کردن پوشش Popsicle کمک می کند، اضافه خواهد کرد: (شما مورد استقبال قرار می گیرید! ]
[ترجمه گوگل]هنگامی که او را کمک می کند باز کردن wops های Popsicle، او اضافه خواهد شد [شما خوش آمدید! ]

11. Unwrap and air out your dry-cleaned garments for at least two days in an exterior area, like a garage—never is a closet or bedroom.
[ترجمه ترگمان]لباس های خشک و تمیز خود را حداقل به مدت دو روز در یک منطقه خارجی، مانند یک گاراژ، تمیز کنید، یک کمد یا اتاق خواب است
[ترجمه گوگل]باز کردن لباس های تمیز شده خود را حداقل دو روز در یک منطقه بیرونی، مانند یک گاراژ، هرگز گنجه یا اتاق خواب نگذارید

12. Please unwrap Christmas gifts very carefully, because I want to reuse the paper.
[ترجمه ترگمان]لطفا هدایای کریسمس را خیلی با دقت باز کنید، چون می خواهم از کاغذ استفاده کنم
[ترجمه گوگل]لطفا هدایای کریسمس را بسیار دقت بخوانید، زیرا می خواهم کاغذ را دوباره استفاده کنم

13. It is similar to His telling people unwrap Lazarus.
[ترجمه ترگمان]به مردم می گوید که در حال باز کردن لازاروس هستند
[ترجمه گوگل]این شبیه به سخنان او است که مردم لازاروس را از بین برده اند

14. You unwrap Christmas gifts very carefully, so you can reuse the paper.
[ترجمه ترگمان]شما هدایای کریسمس را بسیار با دقت باز می کنید، بنابراین می توانید از این مقاله استفاده کنید
[ترجمه گوگل]هدایای کریسمس را بسیار با دقت باز کنید، بنابراین میتوانید کاغذ را دوباره استفاده کنید

15. Tell Tom not to unwrap the parcel.
[ترجمه ترگمان]به تام بگو که بسته را باز نکند
[ترجمه گوگل]به تام بگویید که بسته را باز نکنید

پیشنهاد کاربران

باز کردن هدیه یا بسته


کلمات دیگر: