1. Achilles was vulnerable only in his heel.
آشیل فقط از پاشنه اش آسیب پذیر بود
2. The investigator's nimble mind quickly located the vulnerable spot in the defendant's alibi.
ذهن خلاق بازجو، سریعا نقطه ضعف ادله و شواهد متهم را پیدا نمود
3. A vulnerable target for thieves is a solitary traveler.
هدف حساس برای دزدان، یک مسافر تنها است
4. a vulnerable garrison
یک پادگان آسیب پذیر
5. a vulnerable statement
یک اظهار انتقادپذیر
6. pinpoint heavy bombs on the most vulnerable points
بمب های سنگین را روی آسیب پذیرترین نقاط هدف گیری کن.
7. You must try not to appear vulnerable.
[ترجمه ترگمان] تو باید سعی کنی آسیب پذیر جلوه نکنی
[ترجمه گوگل]شما باید سعی کنید آسیبپذیر نباشید
8. Children are the most vulnerable members of society .
[ترجمه ترگمان]کودکان آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند
[ترجمه گوگل]کودکان آسیب پذیر ترین اعضای جامعه هستند
9. Vulnerable to mention that I do not what kind of love.
[ترجمه ترگمان]آسیب پذیر و آسیب پذیر بودم که به این نکته اشاره کنم که از آن نوع عشق نیستم
[ترجمه گوگل]آسیب پذیر به ذکر است که من چه نوع عشق را انجام نمی دهد
10. Trust always can not stand test, appear so vulnerable.
[ترجمه ترگمان]اعتماد همیشه نمی تواند تست تحمل کند، به این شکل آسیب پذیر به نظر برسد
[ترجمه گوگل]اعتماد همیشه نمیتواند آزمایش را تحمل کند، به نظر میرسد آسیب پذیر است
11. We should protect the most vulnerable members of our society.
[ترجمه ترگمان]ما باید از آسیب پذیرترین اقشار جامعه خود محافظت کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید از اعضای آسیب پذیر جامعه ما محافظت کنیم
12. She looked very vulnerable standing there on her own.
[ترجمه ترگمان]او در آنجا خیلی آسیب پذیر به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او به خودی خود ایستاده بود
13. Babies are weak and vulnerable in the presence of huge shapes that they can only dimly perceive.
[ترجمه ترگمان]نوزادان در حضور شکل های بزرگ ضعیف و آسیب پذیر هستند که فقط به سختی می توانند درک کنند
[ترجمه گوگل]نوزادان در حضور شکل های عظیم ضعیف و آسیب پذیر هستند که فقط می توانند درک کنند
14. The bird's nest is vulnerable to the slightest whim of the weather.
[ترجمه ترگمان]لانه پرندگان در برابر هر هوس هوا آسیب پذیر است
[ترجمه گوگل]لانه پرنده برای کوچکترین سردرگمی آب و هوا آسیب پذیر است
15. Vulnerable to the attack,who are incurable.
[ترجمه ترگمان]آسیب پذیر و آسیب پذیر و غیرقابل درمان
[ترجمه گوگل]آسیب پذیر به حمله، که غیر قابل درمان است
16. Old people are particularly vulnerable to the flu.
[ترجمه ترگمان]افراد مسن به ویژه نسبت به این بیماری آسیب پذیر هستند
[ترجمه گوگل]افراد سالمند به خصوص آنفلوانزا آسیب پذیرند
17. I felt very vulnerable, standing there without any clothes on.
[ترجمه ترگمان]من خیلی آسیب پذیر بودم، بدون لباس آنجا ایستادم
[ترجمه گوگل]احساس بسیار آسیب پذیری کردم، بدون هیچ لباس ای ایستاده بودم
18. Animals are at their most vulnerable when searching for food for their young.
[ترجمه ترگمان]حیوانات زمانی که به دنبال غذا برای جوانان خود می گردند، در معرض خطر بیشتری قرار دارند
[ترجمه گوگل]حیوانات در هنگام جستجوی غذا برای جوانان آسیب پذیرتر هستند
19. It's an open heart that's vulnerable to the deepest wound.
[ترجمه ترگمان]یک قلب آزاده که در عمیق ترین نقطه آسیب پذیره
[ترجمه گوگل]این قلب باز است که به عمیق ترین زخم آسیب پذیر است
20. Young birds are very vulnerable to predators.
[ترجمه ترگمان]پرندگان جوان نسبت به شکارچیان بسیار آسیب پذیر هستند
[ترجمه گوگل]پرنده های جوان برای شکارچیان بسیار آسیب پذیر هستند