1. When the wind is adverse, the flat-bottomed scow bucks straight across the waves, catching air and slapping down hard.
[ترجمه ترگمان]وقتی باد با adverse برخورد می کند چهار قایق با فشار مستقیم به طرف موج ها می رود و هوا را می گیرد و محکم به زمین می کوبد
[ترجمه گوگل]هنگامی که باد ناسازگار است، ناگهانی پایین تخت به طور مستقیم در امواج به هوا، گرفتن هوا و slapping سخت است
2. One - man company has many advantages while scow disadvantages.
[ترجمه ترگمان]یک شرکت یک نفره مزایای بسیاری دارد در حالی که معایب scow دارد
[ترجمه گوگل]شرکت یک نفره مزایای بسیاری دارد، در حالی که کمبودهای خود را از دست می دهد
3. The scow had been put together with some skill, being comparatively light for its strength.
[ترجمه ترگمان]قایق با کمی مهارت در کنار هم قرار گرفته بود و تا حدی روشنایی آن را روشن کرده بود
[ترجمه گوگل]با وجود برخی مهارتها، کمربندها در مقایسه با نیروی خود نسبتا سبک بودند
4. The last few minutes before going on stage scow new actors up.
[ترجمه ترگمان]چند دقیقه پیش از این که به روی صحنه بروند، بازیگران جدیدی را به نمایش گذاشتند
[ترجمه گوگل]چند دقیقه قبل قبل از رفتن به مرحله، بازیگران جدید را بالا می برد
5. In the scow the cowering fowl scowled at the howling owl.
[ترجمه ترگمان]در حالی که هر چهار نفر با دقت به جغد دانی که زوزه می کشیدند اخم کرد و گفت:
[ترجمه گوگل]در حوالی پرورش افتادن زودرس به جغد زوزه افتاده بود
6. Now and then a scow chugged by. Bathers in tights were standing in the grass sunning themselves.
[ترجمه ترگمان]گاه و بیگاه یک قایق به گوش می رسید لباس تنگ پوشیده در آفتاب روی علف ها دراز کشیده بودند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر و پس از آن یک قطار چنگ زده توسط حمام در جوراب شلواری در حال ایستادن در چمن زدن خود را
7. Methods The growth plate of proximal tibia was drilled with bony scow in 30 rabbits 5 week old .
[ترجمه ترگمان]روش ها صفحه رشد of مجاور با scow استخوانی در ۳۰ خرگوش در حدود ۳۰ خرگوش تمرین داده شد
[ترجمه گوگل]روش ها: در این تحقیق، 30 قطعه خرگوش 5 هفته ای، تستوسترون پروگزیمال با تسبیح استخوان در نظر گرفته شد
8. A concussion is an injury that happens when the brain is shaking inside the scow .
[ترجمه ترگمان]ضربه مغزی، آسیبی است که زمانی رخ می دهد که مغز در داخل scow می لرزد
[ترجمه گوگل]ضربه مغزی یک آسیب است که وقتی مغز در داخل تکان می خورد، اتفاق می افتد
9. The Milford Mariner, a replica of a traditional New Zealand coastal trading scow, sails through a blue-gray fog in Milford Sound.
[ترجمه ترگمان]The Milford، که یک کپی از یک کشتی تجاری ساحلی نیوزیلند است، از میان مه آبی - خاکستری در Milford تنگه به حرکت در می آید
[ترجمه گوگل]Milford Mariner، یک نسخه از یک سکه تجاری ساحلی سنتی نیوزیلند، از طریق یک مه آبی خاکستری در Milford Sound بادبان می رود