کلمه جو
صفحه اصلی

unsnarl


معنی : رفع پیچیدگی و ابهام
معانی دیگر : (طناب و گیسو و غیره) از پیچیدگی درآوردن

انگلیسی به فارسی

رفع پیچیدگی و ابهام


ناامن، رفع پیچیدگی و ابهام


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: unsnarls, unsnarling, unsnarled
• : تعریف: to clear of or free from snarls; untangle or clarify.

• untangle, untangle a snarl

مترادف و متضاد

رفع پیچیدگی و ابهام (فعل)
unsnarl


کلمات دیگر: