کلمه جو
صفحه اصلی

thalassic


معنی : دریایی، اقیانوسی، مربوط به دریا یاخلیج، مسلط بر دریا
معانی دیگر : بحری

انگلیسی به فارسی

دریایی، اقیانوسی، مربوط به دریا یاخلیج، بحری


تالاسمی، دریایی، اقیانوسی، مربوط به دریا یاخلیج، مسلط بر دریا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or found in the seas or oceans.
مشابه: marine, maritime, oceanic

(2) تعریف: of, pertaining to, or found in bays, gulfs, and inland seas.

مترادف و متضاد

دریایی (صفت)
marine, maritime, nautical, pelagic, pelagian, thalassic

اقیانوسی (صفت)
thalassic, oceanic

مربوط به دریا یا خلیج (صفت)
thalassic

مسلط بر دریا (صفت)
thalassic


کلمات دیگر: