زرپرستی، ثروت پرستی، دیو صفتی
mammonism
زرپرستی، ثروت پرستی، دیو صفتی
انگلیسی به فارسی
زرپرستی، ثروت پرستی، دیو صفتی
مامونیزم
انگلیسی به انگلیسی
• greedy chase of wealth; materiality, worldliness
جملات نمونه
1. It is generally said that mammonism is the root cause.
[ترجمه ترگمان]عموما گفته می شود که mammonism علت ریشه ای است
[ترجمه گوگل]به طور کلی گفته شده است که مامونیسم علت اصلی آن است
[ترجمه گوگل]به طور کلی گفته شده است که مامونیسم علت اصلی آن است
2. On the other hand the mammonism is in vogue, the humanities spirit appears the serious crisis.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، mammonism مرسوم است، روح انسانی بحران جدی را به نمایش می گذارد
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، مامونیسم در رویاست، روحیه انسانی به نظر بحران جدی است
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، مامونیسم در رویاست، روحیه انسانی به نظر بحران جدی است
3. Mammonism phenomenon form a nubbin quoted by medical morality base line and d. . .
[ترجمه ترگمان]پدیده Mammonism شکل nubbin را شکل می دهد که از طریق خط پایه اخلاق پزشکی و d
[ترجمه گوگل]پدیده مامونیزم یک نابین را با خط پایه ی اخلاق پزشکی و د ارئه می کند
[ترجمه گوگل]پدیده مامونیزم یک نابین را با خط پایه ی اخلاق پزشکی و د ارئه می کند
4. Mammonism phenomenon form a nubbin quoted by medical morality base line and duties of medical risk.
[ترجمه ترگمان]پدیده Mammonism از طریق خط پایه اخلاق پزشکی و وظایف مربوط به ریسک پزشکی شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]پدیده مامونیزم یک نابین را با خط پایه اخلاق پزشکی و وظایف ریسک پزشکی مطرح می کند
[ترجمه گوگل]پدیده مامونیزم یک نابین را با خط پایه اخلاق پزشکی و وظایف ریسک پزشکی مطرح می کند
5. And consumerism, hedonism and mammonism are the power that causes the advertisement to become "culture".
[ترجمه ترگمان]و consumerism، hedonism و mammonism قدرتی هستند که باعث می شود تبلیغ به فرهنگ تبدیل شود
[ترجمه گوگل]و مصرف گرایی، هودنیزم و مامونیزم قدرت هستند که تبلیغات را تبدیل به 'فرهنگ' می کند
[ترجمه گوگل]و مصرف گرایی، هودنیزم و مامونیزم قدرت هستند که تبلیغات را تبدیل به 'فرهنگ' می کند
6. I don't know somebody who are mammonism .
[ترجمه ترگمان]من کسی رو نمی شناسم که mammonism باشه
[ترجمه گوگل]من کسی را نمی شناسم که مامونیسم باشد
[ترجمه گوگل]من کسی را نمی شناسم که مامونیسم باشد
7. They didn't want to fall a victim to mammonism.
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی خواستند که قربانی mammonism شوند
[ترجمه گوگل]آنها نمی خواستند قربانی مامونیسم شوند
[ترجمه گوگل]آنها نمی خواستند قربانی مامونیسم شوند
8. I didn't want to fall a victim to mammonism.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواستم قربانی mammonism بشم
[ترجمه گوگل]من نمی خواستم قربانی مامونیسم شود
[ترجمه گوگل]من نمی خواستم قربانی مامونیسم شود
9. Mammonism is not only a problem of Amos time, but also of our time.
[ترجمه ترگمان]Mammonism تنها یک مشکل زمان، بلکه زمان ما نیز هست
[ترجمه گوگل]مامونیسم نه فقط یک مشکل از زمان آموس، بلکه زمان ماست
[ترجمه گوگل]مامونیسم نه فقط یک مشکل از زمان آموس، بلکه زمان ماست
10. Teachers'right-oriented will probably lead to egoism and mammonism which hinders teachers'professional ethics construction .
[ترجمه ترگمان]معلمان حق محور احتمالا منجر به خودخواهی و mammonism می شوند که مانع از ساخت اخلاق حرفه ای معلمان می شود
[ترجمه گوگل]گرایش معلمان احتمالا منجر به خودجوشی و مامونی شدن می شود که مانع ساختن اخلاق حرفه ای معلمان می شود
[ترجمه گوگل]گرایش معلمان احتمالا منجر به خودجوشی و مامونی شدن می شود که مانع ساختن اخلاق حرفه ای معلمان می شود
11. The trade and the mammonism seriously corrodes the society lives each stratification plane.
[ترجمه ترگمان]تجارت و the بطور جدی جامعه را از بین می برد و هر هواپیمای stratification را از بین می برد
[ترجمه گوگل]تجارت و مامونیزم به طور جدی جامعه را در حال زندگی هر هواپیما طبقه بندی می کند
[ترجمه گوگل]تجارت و مامونیزم به طور جدی جامعه را در حال زندگی هر هواپیما طبقه بندی می کند
12. The 1920s is a roaring period prevailed conspicuously by pragmatism, materialism, commercialism, mammonism, hedonism, etc.
[ترجمه ترگمان]دهه ۱۹۲۰ یک دوره پر خروش بود که آشکارا از عملگرایی، مادی گرایی، سوداگری، mammonism، hedonism و غیره حکمفرما بود
[ترجمه گوگل]دهه 1920 یک دوره ریشخوانی بود که به وضوح از طریق پراگماتیسم، ماتریالیسم، تجارتی، مامونیسم، حدیثی و غیره غالب بود
[ترجمه گوگل]دهه 1920 یک دوره ریشخوانی بود که به وضوح از طریق پراگماتیسم، ماتریالیسم، تجارتی، مامونیسم، حدیثی و غیره غالب بود
13. In a word, there is no denying the fact that Commercialism and Mammonism erode all spiritual values, and degenerate the cultural fabrics of a society.
[ترجمه ترگمان]در یک کلام، شکی نیست که Commercialism و Mammonism همه ارزش های معنوی را تضعیف می کنند و پارچه های فرهنگی جامعه را فاسد می کنند
[ترجمه گوگل]به یک کلام، هیچ انکار این واقعیت نیست که تجاری سازی و مامونیسم تمام ارزش های معنوی را تخریب می کند و پارچه های فرهنگی یک جامعه را تخریب می کند
[ترجمه گوگل]به یک کلام، هیچ انکار این واقعیت نیست که تجاری سازی و مامونیسم تمام ارزش های معنوی را تخریب می کند و پارچه های فرهنگی یک جامعه را تخریب می کند
کلمات دیگر: